تأثیر وادی سوم بر روی من،

کارگاه آموزشی و جهان بینی: ظرفیت و مسئولیت ( قبله گم کردن)
آوریل 5, 2020
الهام از ماه مبارک رمضان و رابطه، ماه رمضان و درمان تدریجی با متد B.M.T
آوریل 18, 2020

بسم الله الرحمن الرحیم

این وادی نیز مانند سایر وادی ها، یکی از زیبا ترین و پرکارآمد ترین قوانین هستی و زندگی را به نمایش می گذارد و به ما آموزش می دهد. پر رمزو راز ترین کار هستی حرکت است نه سکون …

همانگونه که می دانیم و در دستور جلسات قبلی نیز به عرض رسید، جمعیت نور در پروتکل B M T و در اکثر متون و نوشتارهای خود، به تصریح این موضوع را بیان کرده است که بیماری اعتیاد، دارای سه وجه یا مولفه و یا پارامتر است که اضلاع مثلث درمان اعتیاد را تشکیل می دهند و پایه، زیر ساخت و فوندانسیون تعادل و درمان قطعی اعتیاد را به وجود می آورند. اعضای جمعیت نور سینا به خوبی می دانند که برای درمان کامل اعتیاد و برای رسیدن به تعادل پس از قطع مصرف مواد مخدر و درمان، هر سه مولفه جسم، روان و جهانبینی بایستی از تعادل برخوردار باشند، چرا که در غیر این صورت ممکن است به قطع مصرف برسند، اما به درمان و تعادل نخواهند رسید. از سوی دیگر می دانیم که موضوع جهان بینی در کل توسط جمعیت نور به مقوله درمان اعتیاد وارد شده است و در هیچ یک از متد ها و روش های درمان اعتیاد موضوعی تحت عنوان جهان بینی با ابعاد و مختصاتی که در جمعیت نور مطرح می شود وجود ندارد ،جهان بینی موضوع و مقوله ای بسیار گسترده ای است که تمامی ابعاد زندگی ما را در بر می گیرد.

تا اینجا می دانیم که برای رسیدن به درمان قطعی اعتیاد باید جهان بینی ما از وضعیت نامتعادل زمان مصرف و اعتیاد، یعنی جهان بینی افیونی خارج شود و به وضعیت تعادل و سلامتی برسد. قدر مسلم، نقش ویژه دانایی در مرتبه و کیفیت جهانبینی برکسی پوشیده نیست. مثلث دانایی با اضلاع آموزش، تجربه و تفکر، یاخته ها و تار و پود جهان بینی ما را تشکیل می دهند. جمعیت نور برای خروج جهانبینی فرد از حالت افیونی بودن، آموزش هایی را در نظر گرفته است که در طول دوره درمان و همزمان با اصلاح و بازسازی ساختارهای جسم و روان، خوراک و مصالح لازم را برای ساختن جهانبینی سالم و به دور از افکار منفی و معتاد گونه فراهم می کند و به تدریج در اختیار ما می گذارد تا ما نیز بتوانیم به تدریج و به آرامی آن ها را دریافت کنیم، یاد بگیریم، یه کار گیریم و عمل کنیم و از تاریکی و ظلمات اعتیاد خارج شویم  

آموزش های جهان بینی، جمعیت نور در اکثر نوشتارها و متون جمعیت موجود است از جمله کتاب، رهایی از منطقه 19 درجه بالای آتش، وادی ها، و کتاب اندیشه و جهان بینی. این منابع، بیشترین بار را در این خصوص به عهده دارند و برای به تعادل رساندن دیدگاه ها و تفکرات ما نقش بسیار ویژه ای را ایفا می کنند. وادی های جمعیت نور سرفصل هایی را مطرح می کنند که بایستی با تمام وجودمان آن ها را بیاموزیم. آن ها را طوری باید آموخت و یاد گرفت که به قول سردار گویی آن ها را خورده ایم. یعنی آموختن به درجه ای که در بطن ساختارهای وجودی نفوذ کند و این پایه ای می شود برای درک مطالب بعدی.

 وادی ها از شماره یک تا… اهم موضوعاتی که بایستی در زندگی ما سرلوحه امورات قرار گیرد را مطرح می کنند و ما را به معرفت و دانش درست زندگی کردن نزدیک می کنند. وادی ها  قوانینی هستند که اگر خوب دقت کنیم، همیشه و در همه جا جاری هستند. اگر بلد باشیم و یاد گرفته باشیم و عمل کنیم، در بازی زندگی بازیکن خوبی خواهیم بود، طوری که خودمان و دیگران از بازی ما لذت می برند.

  بازیکن خوب در بازی زندگی، بازیکنی است که به دانایی رسیده است و یا در مسیر دانایی است و سعی می کند به دانایی خود عمل کند؛ زیرا دانایی وضعیت و مرتبت و کیفیت جهانبینی را مشخص می کند  
و اما وادی سوم ؛

 پر رمزو راز ترین کار هستی حرکت است نه سکون.

این وادی نیز مانند سایر وادی ها، یکی از زیبا ترین و پرکار آمد ترین قوانین هستی و زندگی را به نمایش می گذارد و به ما آموزش می دهد. با حرکت راه نمایان می شود .

می گویند یکی از نام های نیروی شیطانی یا منفی، نیروی بازدارنده است. نیرویی که سعی می کند به عنوانین مختلف ما را از حرکت بازدارد. این نیرو خیلی خوب می فهمد که اگر ما بایِستیم، توقف کنیم، به دنبال توقف، سقوط می کنیم و سکون بدون سقوط وجود ندارد. این نیرو هر بار سعی می کند با شناسایی نقاط حساس و نقاط ضعف ما که ممکن است یک روز مواد مخدر باشد و روزی دیگر موضوعی دیگر، ما را از مسیر صحیح زندگی خارج کند و متوقف کند.

 مسیر زندگی انسان مسیر است، یعنی محل سیر است، جای حرکت است، جای سکون و توقف نیست، اگر جای توقف بود که دیگر مسیر نبود. بنابراین انسان در طول زندگی دائماً در حال حرکت است و هیچ نقطه ای وجود ندارد که انسان بگوید مسیر زندگی من تمام شد و به پایان رسید و من باید بایستم. چنین جایی در زندگی انسان هرگز وجود ندارد. حتی بعد از انتقال از این دنیا به دنیاهای بعد، انسان یعنی زندگی و زندگی یعنی حرکت. چه در این دنیا و چه در حلقه های دیگر و این داستان تا ابد الدهر ادامه خواهد داشت و هیچکس نمی تواند آن را متوقف کند و یا بخواهد به زندگی خود پایان دهد. خداوند چنین برنامه و نرم افزاری را در خلقت انسان طراحی نکرده است. حتی کسانی که خودکشی می کنند، به زندگی خود پایان نداده اند ، فقط جای زندگی خود را کمی تغییر می دهند، البته با همان مشکلات قبلی که بیشتر هم می شود. در هر حلقه ای که چشمان ما بسته می شود، در جایی دیگر و در حلقه ای دیگر بلافاصله چشمان ما باز می شود.

بسیاری اوقات، ما در مسیر خود می ایستیم، با این بهانه که راه مشخص نیست. می خواهیم تمام راه را ابتدا به ساکن ببینیم و خوب برانداز کنیم و بعد حرکت کنیم. غافل از این که این اتفاق برای هیچ کس روی نمی دهد. خیلی وقت ها ساعت ها و روزها و هفته ها و ماه ها فکر می کنیم، اما حرکت نمی کنیم. تفکر بسار خوب است و اهمیت آن را همه ما می دانیم. اما جایی هست که دیگر باید حرکت کرد و تفکر به تنهایی راه به جایی نمی برد. کشتی در ساحل، امن است اما برای این ساخته نشده است.

 ما هم بسیاری اوقات در ساحل امن تفکر و برنامه ریزی توقف می کنیم و می ترسیم که حرکت کنیم، غافل از این که تا حرکت نکنیم راه نمایان نمی شود. هیچ جاده ای وجود ندارد که بتوان با یک نظر از ابتدا تا انتهای آن را دید. مگر این که در آن جاده حرکت کرد. زمانی که حرکت می کنیم به موازات حرکت ما، راه نیز خودش را نشان می دهد.

به قول معروف، حساب خانه تا بازار دوتاست. این ضرب المثل کنایه از این است که هر قدر برنامه ریزی کنیم، در عمل چیز دیگری می شود. بنابراین بخشی از برنامه ریزی فقط با حرکت کردن امکان پذیر است. 

مسافرانی که در ابتدای سفر اول بودند، دلشان می خواست بدانند که مثلاً در پله بعدی چه می شود. اگر سه وعده به دو وعده برسد چه می شود، اگر دو وعده به یک وعده برسد چه می شود. وقتی به 3 دهم سی سی در روز می رسم چه می شود، وقتی به قطع مصرف برسم چه می شود و هزاران سوال دیگر که دوست داشتند بدانند چه می شود. این تفکرات انرژی ما را می گرفت و نیرویی که می بایست صرف استفاده از زمان حال می شد، صرف چراها و چگونگی های بی مورد و بی اهمیتی می شد که هنوز زمان رسیدگی به آنها نرسیده بود. آن جواب ها را هر گز نگرفتند و نفهمیدند، مگر زمانی که حرکت کردند و به آن جایگاه رسیدند.

 وادی سوم یکی از بهترین بهانه ها و دستاویز های نیروی منفی و جهل و نادنی ما را در توقف بی جا، نقش برآب می کند..

یکی دیگر از ترفند های نیروی منفی و یا جهل و نادانی ما این است که در ابتدای شروع کار، تصویری بسیار وحشتناک و ترسناک از آن کار و آن انجام  در ذهن ما ترسیم می کند، طوری که جرات نمی کنیم به آن کار نزدیک شویم و دست بزنیم و کوچکترین حرکتی انجام دهیم. عزیزان، لحظه دشواری در آن لحظه احساس نمی شود، آن چنان که یادآوری آن دشواری، دشوار است .
در ابتدا این گونه است، اما زمانی که حرکت می کنیم دیگر آن دشواری را احساس نمی کنیم .
زمانی که ایستاده ایم و می اندیشیم، محاسبات به گونه دیگری است و زمانی که حرکت می کنیم و می اندیشیم نیز وضعیت به شکل دیگری است .بنابراین، این حرکت است که ما را از یک نقطه به نقاط دیگر می رساند و وضعیت ما تغییر می کند. برای عبور از تاریکی، برای درمان اعتیاد، برای رسیدن به رهایی، روشنایی و سعادت و خوشبختی باید حرکت کرد. تا حرکت نکنیم، همانجایی هستیم که هستیم و هیچ تغییری جز تخریب بیشتر و سقوط بیشتر عایدمان نخواهد شد.

یکی از نکاتی که نگهبان جمعیت نور سینا در مورد این دستور جلسه بیان نموده اند؛ بعد از پیدا کردن راه، موضوع “با حرکت راه نمایان می شود ” مطرح می شود. به عبارتی تا زمانی که ما راه درست را پیدا نکرده ایم، نمی توانیم به وادی سوم استناد کنیم. اگر جهت ما اشتباه باشد و راه نادرست باشد هر قدر هم که حرکت کنیم جز دور شدن از هدف، عایدی دیگری نداریم بنابراین؛ پر رمزورازترین کار هستی و انسان حرکت است نه سکون.

متن اصلی وادی سوم، نوشته آقای محمد داودی کارشناس علوم تربیتی در کتاب محبت، دوازده وادی، راهنمایی چگونه زیستن؛ موضوعات بسیار زیبا و خواندنی در خود دارد و باید آن را مطالعه کنیم. در این وادی به موضوع خلق انسان و رانده شدن او از بهشت به زمین، موضوع بازپرداخت بدهی ها و… و اینکه انسان برای برگشت به نقطه ای که از آنجا جداشده، باید حرکت کند و با حرکت راه نمایان می شود.

گر مرد رهی ، میان خون باید رفت. از پای فتاده ، سرنگون باید رفت.   تو پای در راه بنه، هیچ مگوی. خود را بگویدت که چون باید رفت .

تهیه و تنظیم گروه کاوشگران : جمعیت احیای انسانی نور سینا

(23 فروردین ماه: 1399)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *