حکم عقل در جسم یا شهر وجودی
نوامبر 24, 2020
وادی چهارم و تاثیر آن روی من
دسامبر 9, 2020

صوت، نور در انرژی نفس

موسیقی می‌تواند یک حس خوب و یا یک حس بد را به انسان القاء کند و گوش ابزاری برای دریافت پیامهای صوتی و الکترومغناطیسی است و به همین علت است كه هر تم موسیقی می تواند حسی را در فرد ایجاد کند . تم‌های موسیقی به پنج دسته؛ شیدایی،حزین،هیجانی ،شاد و فرح‌بخش و آرام‌بخش تقسیم می‌شوند . این موسیقی‌ها وقتی با شعر یا ترانه‌ای در هم آمیخته می‌شوند تأثیر دوچندانی بر فرد مخاطب می‌گذارند ، زیرا بیشتر این اشعار و ترانه‌ها قصه یا شرح حالی را روایت می‌كنند كه این امر منجر به ایجاد حس همزاد پنداری در شنونده نیز می‌گردد .

موسیقی و شعر به قولی زاده یک مادر هستند، این دو هنر در در تمدن های مختلف دنیا در کنار همدیگر، با مردم و فراز و نشیب های زندگی تاریخی آنها رشد کرده و در شادی و غم‌های آنها شریك بوده‌اند. بگونه‌ای که مردمان در مواقع مختلف زندگی خود با مدد گرفتن از این دو هنر و بعد ها نقاشی، به زندگی خویش معنا بخشیده و با استفاده از هنرهای زیبا به سوی تکامل خود پیش می‌روند و زمانی که این دو هنر موسیقی و شعربا یکدیگر توأم می‌شوند تأثیرشان چندین برابر شده و در قلب و روح آدمی نفوذ می‌کند .

ما در جمعیت نور آموختم كه انرژي ارزش زيادي دارد بايد هوشيار باشم و بدانم كه گوش دادن متمادي به موسيقي‌هاي غمگين و حزين انرژي من را بر باد مي‌دهد و به اصطلاح باعث حال خرابي، نا اميدي و افسرد‌گي خواهد شد. حال كه موسيقي مي تواند غذاي نفس من باشد چرا وعده‌هاي غذايي خوب را انتخاب نكنم كه علاوه بر رفع گرسنگي مرا شاداب و سرحال كند؟

 جسم انسان مثل یک ماشین می مونه، یا مثل یک شهر می مونه، یا مثل یک خانه می مونه، و خود ما یا نفس ما مثل راننده اتومبیلی می مونه یا مثل کسی که در اون ساکنه یا در اون خانه سکونت داره.

در تعریف نفس هم گفتیم: نفس آن چیزی است که تعیین موجودیت می کند در ظاهر و در باطن و یکسری خواسته ها هم داره، گفتیم نفس یک چیزی است به این دلیل گفتیم چیزی است که نفهمیدیم از جنس چی هست از چی درست شده، و از اینجا فهمیدیم که جسم یا کالبد ما از خاک تشکیل شده و از خاک درست شده و به این دلیل که کلیه موادی که در جسم ما هست همه در خاک هست یعنی ما از خاک این مواد رو می گیریم البته از خاک مواد رو همینطوری نمی تونیم بگیریم مثلاً ما مس رو همینطوری نمی تونیم بگیریم یا آهن و کلسیم رو نمی تونیم بخوریم اینو از طریق غیر مستقیم استفاده می کنیم.

مثلاً فرض کنین گیاهان املاح رو می گیرن فسفر رو می گیرن، پتاسیم رو می گیرن، آهن رو می گیرن، مس رو می گیرن، ما با خوردن اون میوه ها یا اون گیاهان اون ماده های لازم رو جذب می کنیم. یا حیوانات این مواد رو می خورن گیاهان رو جذب می کنند  و ما از گوشت آنها استفاده می کنیم.

اینجا یک مسئله ای هست یک تفاوتی بین جسم گفتیم مثل ماشین می مونه یک تفاوتی بین ماشین و انسان است  این تفاوت اینه که سوخت بنزین یا الکل یا هر ماده ای یا گاز بعنوان سوخت یک اتومبیل ماده ای هست که در اتومبیل می ریزیم و  اتومبیل روشن میشه و حرکت می کنه و سوخت و انرژی رو مصرف می کنه و ماشین کار می کند، ماشین ممکنه  سوختش انرژیش از برق باشه یا موتور برق باشه برق رو می گیره و موتور شروع می کنه به چرخیدن و کولر رو می چرخونه،

حالا این انرژی برق یا انرژی گازوئیل یا زغال سنگ یا بنزین یا نفت اینها سوخت ماشینه، سوخت ما مواد غذاییه، مواد غذایی رو می گیریم و می سوزونیم تفاوتی که بین ماشین و انسان هست اینه که در ماشین یک اتومبیل رو در نظر بگیرین سوخت رو مصرف می کنه و کارش رو انجام میده ولی اگر لاستیک اتومبیل سائیده شد دیگه اون بنزین لاستیک اتومبیل رو نمی تونه ترمیم بکنه یا اون چیزا که روش سائیده شد از نو آج بهش بده یا اگر اتومبیل لوله اگزوزش سوراخ شد یا پوسید، اتومبیل خودش نمی تونه لوله اگزوز را درست کند، یا اگر پشت بوم  قیرگونی یا ایزوگام است و خراب بشه دیگه نمی تونه اونو درست کنه، یا لوله بنزین همینجور، رادیاتور اگر سوراخ شد نمی تونه درستش کنه، یا روکش صندلی ها اگر سائیده شد پاره شد آنها را نمی تواند درست کند.

حالا بیایم با انسان مقایسه کنیم اگر یه مشکلی برای پای انسان بوجود بیاد یا سائیده بشه یا زخم بشه خود بدن درست می کند. ولی لاستیک ماشین نمی تونه این کارو بکنه و لوله اگزوز سوراخ بشه پوسیده بشه اتومبیل نمی تونه درستش کند ولی اگر روده انسان یه مشکلی بوجودبیاد یا معده انسان، خودش خودش رو ترمیم می کند، ما برای ترمیم لاستیک اتومبیل احتیاج به کربن داریم یا کائوچو داریم یعنی هم کائوچو می خواهیم هم کربن می خواهیم هم خیلی مواد دیگر، اگر بخوایم لوله اگزوز را تعمیر کنیم احتیاج به آهن داریم جوشکاری داریم کاربیت داریم که ان را جوشش بدیم. اگر بخوایم رادیاتور اتومبیل رو درست بکنیم احتیاج به قلع داریم یا مواد دیگه ای داریم اگر بخوایم روکش اتومبیل رو تعمیر بکنیم احتیاج به پلاستیک داریم لاستیک داریم پتروشیمی داریم.

خب حالا اینها رو مقایسه کنیم با جسم، وقتی می خواهد جسم، فرض کنیم، لاستیکش خراب شد احتیاج به کربن دارد و احتیاج به کائوچو دارد کربن و کائوچو رو از کجا بیاورد! جسم باید از مواد غذایی بگیرد، قلع می خواهد از مواد غذایی می گیرد، پلاستیک می خواهد از مواد غذایی بگیرد و آهن، کلسیم، پتاسیم، سدیم، فسفر و الی غیر، مواد متعدد زیادی را از جسم می گیرد.

پس اینجا برای ماشین جسم مواد غذایی فقط سوخت نیست ببینید ما مواد غذایی آب و غذا رو بعنوان سوخت مصرف می کنیم. سوخت در بدن دو تا کار انجام میده هم انرژی نقل و انتقال انسان رو انجام می دهد، هم انرزی که انسان قادر به راه رفتن و کار کردن انجام می دهد، هم موادی رو در اختیار جسم قرار می دهد، که جسم خودش را تعمیر کند، اینجا مواد غذایی نقش خودش را نشان می دهد و اهمیت فوق العاده ای دارد اینجاست که ما نمی تونیم همیشه نون باگت، پیتزا، سوسیس، کالباس و یا با غذا نوشابه بخوریم. در ضمن غذاهایی که تو یخچال تا شش ماه مونده و کلاً فاسد شده املاح و همه چیزش از بین رفته آنها را چکار کنیم؟ بخوریم. یا گوشت تازه رو بذاریم تو یخچال تا شش ماه، آن موقع خاصیت آن هم از دست میرود، اون موقع چکار کنیم! استفاده کنیم. آیا باید از کنسرو استفاده کنیم؟ به نظر من خیر، مگر در شرایط خاص.

حب حالا اگر این کار و بکنید چه اتفاقی می افتد، اون موقع اگر لاستیک شما سائید، شما مواد برای ترمیم لاستیک ندارید، اگر لوله اگزوز سوراخ شد یا پوسیده شد، شما موادی برای تعمیر لوله اگزوز ندارید، یا اگر مثلاً ریه شما قسمتی که مثل رادیاتور می ماند سوراخ شد شما موادی که بخواهید رادیاتور رو ترمیم بکنید ندارید، به همین دلیل انواع و اقسام بیماریهای بسیار زیاد بین همه رایج شده، انسانها یا همه ام اس، کرون معده یا کولیت یا چمیدونم دستگاه گوارششون کار نمی کنه یا پروستات یا کلیه شون خرابه چون مواد لازم برای ساختار و تعمیر جسم رو ما در اختیار جسم قرار نمی دهیم. بسیار ی از بیماریهایی که بشرِ امروزی، دست به گریبان هست یکی از عوامل بسیار مهمش، تغذیه است.

تغذیه درست ما نداریم، تغذیه رو حساب ما نداریم، یعنی اهمیت به تغذیه نمی دیم یعنی باور نداریم که مریضی های ما با تغذیه ما رابطه  بسیار تنگاتنگ و مستقیم داره، من این قضیه رو اینجوری قشنگ شکافتمش که شما بدونین که مواد غذایی برا ی سوخت نیست و با ماشین مثال زدم که بدونید بشر  و ماشین، بدن انسان برای ترمیم خودش احتیاج به مواد اولیه داره، و این مواد اولیه را از مواد غذایی می گیرد، الآن ما انسانهایی داریم که اصلاً میوه نمی خورن، چون گران است. حق هم دارن، به هر حال هر چی هم گران باشه به اون مخارج بیمارستانها نمی رسد.

مثلاً نان، یه غذایی بسیار مقوی و خوب و عالی برای بدن انسان هست ولی متأسفانه نانی که در دسترس ما قرار داره اصلاً بدرد نمی خوره مثل سم می ماند، گاهی اوقات، چون گاهی مغز گندم را می گیرد و سبوسش رو که منبع از ویتامین ها  هست آن را از بین می برند و فقط مغز گندم که نشاسته است رو به ما میدند، ما می خوریم حالا کاشکی اونم سالم بود اونم انواع و اقسام سم ها توش هست، چون برای اینکه آرد رو نگهداری بکنند باید خیلی مواد بهش بزنند تا این آرد خراب نشود، بید نزند! و چی نخوره،  پس کلی هم می بینید اونجا با یکسری سموم مواجه هستیم تو همین آرد و نون، ولی تو برنج اشکالی نداره برنج هر چی می خواهید بخورید، برنج خیلی سالمه  ولی در خوردن نون باید خیلی، خیلی دقت بکنید؟ نونهایی بخورین که سالم باشه و مواد نگهدارنده نداشته باشد.

وقتی روی جسم نگاه کنیم، موادی برای جسم ما نیاز است که تقریباً به سه گروه تقسیم می شود: یک گروه غذاهای خوب، یک گروه غذاهای بَده، یه سری چیزایی هم است که خنثی می باشد، یه سری خوبی داره یه سری بدی،

غذای خوب، اون غذای تر و تازه هست. مفید، سبزیجات تازه غذای خوب است. سبزیجاتی که بذاریم تو فریزر شش ماه می ماند غذای بَده، اگر گوشت تازه استفاده کنیم غذای خوب است، گوشتی که شش ماه توی یخچال فریزر مانده غذای بَده، حالا ممکن یه هفته یا 19 روز نگهداریم بازم ایرادی نداره ولی شش ماه سه ماه، غذای بَده، قورمه سبزی تازه غذای خوبه، کنسرو قورمه سبزی غذای خوبی نیست. کنسرو مال جای خاص است. کنسرو در زمان جنگ بود چون امکانپذیر نبود مواد غذایی به سربازها برسد خب خوبه، یا تو بَر بیابون در شرایط خاص ما از کنسرو استفاده می کنیم خیلی هم خوبه کمپوت استفاده می کنیم اینا خوبه در شرایط خاص  نه در شرایط زندگی معمولی.

  وقتی می خواهیم غذا بخوریم، اول باید غذا رو ببینیم با چشم با یک گیرنده  وقتی غذا را می بینیم قابل خوردن هست. دوم باید بو را بشنویم، ما غذایی که می خوریم بو می کنیم بویایی اگر فاسد باشد بوی بَد را تشخیص میدهد  و سوم، مزه غذا هست، غذایی که می خوریم از روی مزه اش می فهمیم که این قابل خوردن  است یا قابل خوردن نیست، با وضعیتی که امروز بوجود اومده در این قضیه کمی دستکاری شده، مثلاً  شما اگر بروید در کارخانجات تهیه کالباس و سوسیس،و در ادامه که مواد افزودنی بهش میزنند خیلی خوش طعم و خوش بو می شود. اگر به همون شرایط اولیه باشه اصلاً شما همان سوسیس را نخواهید خورد، اون مواد افزودنی که اضافه می کنند غذا را تغییر می دهند، پس غذاها شد غذاهای خوب، غذاهای بَد.

پس ما باید کلیه املاح را  استفاده کنیم حالا وای به حال اون زمانی که غذاهای بَدی مثل؛ متلاً سیگار، الکل، مواد مخدر، مشروبات الکلی رو به مقدار زیاد تو جسممون می دهیم، و خیلی چیزایی که ضرر داره  و مضره برای جسم.

 غذاهای خنثی هم فرقی نمی کند، نه کور می کند نه شفا می دهد. این غذاهای خنثی، مثل همین سوسیس و کالباس ها، مثلاً فرض کنید سیستم گوارش ما را از بین برده. اگر به بشر امروزی نگاه کنید مثلاً، آب قوره می خورند؟ قدیما خانم ها آب قوره، آب لیمو می گرفتند و استفاده می کردند، یا سبزیها رو خشک می کردند و استفاده می کردند. وقتی گوجه فرنگی هست که از رُّب استفاده نمی کنید که، رُب مال زمانی هست که گوجه فرنگی نیست، شما توی تابستان می خواهید آبگوشت درست کنید می خواهید، داخل آن رُب بریزید؟ گوجه فرنگی تازه  بریزید. مسئله ورزش هم، مسئله ای مهمی است که باید به آن توجه و اجرا نمائیم.

در اول جلسه، جسم را به ماشین تشبیه کردیم،حالا این اتومبیل به راننده احتیاج دارد، که اون راننده نفس هست. نفس اون چیزی هست که تعیین موجودیت می کند در ظاهر و در  باطن. ما بعنوان یک انسان تعیین موجودیت ما به وسیله نفسِ، است. وقتی نفس از وجود ما رفت انتقال می شود. در کتاب شریف آمده: در هنگام مرگ، فرشتگان مرگ نفس ما رو تحویل می گیرند و دیگر چون نفس نیست و تعیین موجودیت نمی کند در جسم، پس جسم متلاشی می شود، چون دیگه نمی تونه تعیین موجودیت بکند. و همین جور اگر از یک گوسفند، گاو یا هر حیوانی نفسش خارج شود، دیگر نمی تواند تعیین موجودیت کند بلافاصله تا 48 ساعت نگذشته بوی تعفن می گیره و متلاشی می شود در گیاهان هم همینطوره، چون نفس میاد تعیین موجودیت می کند وقتی خارج شد دیگر اون موجودیت در ظاهر تعیین موجودیت نمی تونه بکند و از بین می رود.

گوئی که نفس با یه ریسمان های نامرئی یا مثل یک قاب تمام ذرات جسم را به هم متصل کرده و نگاه داشته یک چیزی هست یعنی خود ما، به گونه ای فرض کنید وقتی که خارج می شویم(مرگ)جسم متلاشی میشود بوی تعفن می گیره از بین میره، پس گوئی این جسم این نفس با ریسمان های نامرئی این تمام ارتباطات مختلف جسم را با هم محکم نگه داشته و نمی گذارد جسم از بین برود.

 این نفس هم احتیاج به خوراک دارد. این هم یه سری نیازها برای خودش دارد، نیازهایی که این دارد اینها دیگه از چیز نیست از نوع مواد غذایی، ویتامینها یا املاح و مواد معدنی نیست.

شما وقتی که یک خبر خوب بهتون می دهند می گویند حالتون خیلی خوب شد یا به گونه ای دیگر. این مثالها بین همه است! مثلاً؛ فلانی انرژی من را گرفت، فلانی از من انرژی می گیرد، فلانی به ما انرژی می دهد این انرژی دادن انرژی گرفتن چیست؟ حرف که دیگر ویتامین نیست حرف که املاح معدنی نیست  حرف که گوشت و  پنیر و کره و سبزیجات نیست، چون ماشین جسم فقط اینها را تشخیص میدهد پنیر و کره و گوشت و اجزاء و ویتامین و اینها را تشخیص میدهد  حرف که برای جسم تأثیر ندارد، چون مواد غذایی ندارد. پس اون چیست که وقتی به اصطلاح میگیم انرژی به من داد و انرژی منو گرفت. این واقعاً انرِژِی داد و انرژی گرفت واقعاً این عمل وجود دارد. شما در یک مکانی نشسته اید و سر شار از انرژی هستید یکی یه حرفی به شما می زند یک مرتبه خُشک و خالی، خالی می شوید، دیگر حرکت نمی توانید بکنید! پس این حرفی که باد هواست چجوری انرژی رو می گیرد.

پس انسان یه انرژی نیاز دارد برای جسم و یک انرژی دیگر لازم دارد برای نفس، آخرین مراحل آرایش جسم فرمان فکر و عقل است، پیرامون بُعد خویش پس از انتقال ( یعنی پس از مرگ ) تفکر و تعقل  ایجاد تصاویر مجازی می کنند. یعنی بعد از مرگ تفکر و عقل ایجاد تصاویر مجازی می کند نسبت به بُعد ما، نسبت به خودش، یعنی در حقیقت همان چیزی که اگر به فرمان عقل رسیده باشد، مثل در بهشت موعود است، شما هر چی را بخواهید در لحظه، فرمان بدهید شو شود برای شما مهیا می شود.

پس اینجا خود نفس یعنی خود راننده این هم احتیاج به یکسری انرژی دارد، انرژیهاش رو از کجا می گیرد انرژیش رو از صوت می گیرد، صوت به جسم انرژی نمی دهد، صوت به نفس انرژی می دهد. نفس را با روح اشتباه نگیرید آن به نفس انرژی می دهد.

پس یک صوت خوب می تواند به نفس انرژی خوب بدهد، وقتی انرژی خوب داد راننده سرشار  از انرژیست  می تواند ماشین رو به خوبی هدایت کند، یکی پشت ماشین دارد رانندگی می کند وقتی یکی بیاد حالش را بگیرد ممکن است ماشین را داخل دره هدایت کند و یا تصادف کند، ممکن است ماشین را بزند به کوه، انسان هم همینطور است.

پس صوت می تواند روی انسان اثر بگذارد، یک صوت می شود صوت خوب، یک صوت می شود صوت بَد، یکی می آید با شما حرف میزند بوسیله صوت شما کلی انرژی می گیرید، کلی قوت می گیرید کلی قدرت می گیرید کلی حرکت می کنید. پس این میشود مثل همان غذای خوب، صوت خوب. یکی می آید با صوت شما را ملامت می کند یا حال شما رو می گیرد یا یک نیشی میزند، زخم زبونی میزند یک حرفی میزند یک ناسزایی می گوید گه شما رو تخلیه انرژی می کند و این می شود صوت  بَد.

یکسری صوتها هم صوت خنثی هست، یه صوت ممکنه کلام باشد که باز خوب و چی داره بَد، ممکنه اصلاً کلام هم نباشد موسیقی باشد،مثلاً شما یی جایی نشسته اید و خیلی حالتون گرفته است یک مرتبه مار رو به گونه ای می کند که بلند میشویم و حرکات موزون انجام می دهیم، بخاطر صوت است، انرژی می دهد حرکت میدهد تحرک میدهد حرکت می کنید. انرژی صوت در جنگها هم بود با طبل و با انواع و اقسامِ، موزیکها و موسیقی انرژی می دادند.

 صوت به کلی انرژی میدهد به نفس، کاری به جسم ندارد، چون صوت که مواد غذایی نیست چون سیستم جسم ما، سیستم سلولی، سیستم مولکولی است اینها پتاسیم و کلسیم و اکسیژن و هیدروژن و ازُت و مس و آهن و فسفر و چدن و اینها رو جسم تشخیص میدهد، امواج صوتی رو تشخیص نمیدهد که، پس اینها میرود مال نفس، میرود به راننده میرسد.

صوت مخرب هم داریم، گاهی اوقات مثل صندلی که روی زمین می کشند و خِرت،خِرت می کند شما رو کاملاً عذاب میدهد، حالا موسیقی هم می تواند همینطور باشد صوتهایی هست که انسان رو به ملکوت اعلاء می برد آدم را شاد می کند، آدم شارژ می شود. موسیقی هم است، که انسان رو به اسفل و سافلین و قهقرا می برد و آن آهنگهایی که  مال مصرف مواد توهم زا است. یه صوتی هم هست که خنثاست.

چیز دیگری که به نفس قدرت میدهد یا قدرت می گیرد نور می باشد، البته اینجا نور به صورت تصویر خودش را به نمایش می گذارد. مثل تصویر سینمایی، تصویر تلویزیونی، یا عکس.

پس تصاویر هم می تواند برا ی ما این کار را انجام بدهد تصاویر می تواند به ما انرژی بدهد یا انرژی ما را کاملاً بگیرد که اینها که صوت و نور است و در صور پنهان که نفس است اثر می گذارند. صور آشکار  ما می شود جسم، صور پنهان میشود نفس. بعضی تصاویر می تواند مشمئز کننده باشد  یه تصویری که جنایت باشد شما ببینید حالتون کاملاً گرفته میشد کاملاً انرژیتون تخلیه میشد یه تصویر خوب شما رو شاد می کند  یه تصویر شمارو شارژ می کند یه تصویر شمارو پر انرژی می کند  یه تصویر انرژی شمارو می گیرد پس ما می تونیم از تصاویر  انرژی های خوب و انرژیهای بَد را بگیریم.

 حالا افکار خوب، افکار بَده، اونم به موج صوت به اصطلاح یا امواج پنهانی است که از خود افکار یک سری امواج هستند مربوط می شود که به صور پنهان ما می باشد. پس تا اینجا ما دو بخش شدیم: برای ترمیم قسمت جسم ما احتیاج به مواد غذایی داریم، برای ترمیم قسمت نفس احتیاج به یک سری مطالب ماورای مادی داریم اگر به قسمت جسم مواد غذایی به موقع نرسد، به صورت انواع و اقسام بیماریها خودش را نشان میدهد، اگر به قسمت روح به قسمت نفس او هم انرژی نرسد  و راننده مرتب و منظمی نباشد جسم را نابود می کند. پس ما باید در صور پنهان حواسمون به قسمت نفس باشد، چون  آن بیماریهایی که به قسمت نفس مربوط است، آنها را اصطلاحاً می گویند بیماریهای عصبی یا بیماریهای سایکوسوماتیک، کلیه بیماریهای سایکوسوماتیک یا سایکوزوماتیک هم می گویند که مربوط به بیماری نفس مال صور پنهان انسان است، که مشهور به سیستم عصبی، بیماریهایی که در طب امروز هم اصطلاحاً می گویند روان تنی، حالا به قسمت صور پنهان می خواهید بگویید روان، نفس یا روح، فرقی نمی کند یعنی منظور این است که برای شما شکافته باشیم، که آنها چگونه اثر میگذارند و ما تصور می کنیم که همه بیماریهای ما با یه قرص خوب می شود. حتی بشر امروز گرفتار آنچنان مریضی شده که دفع کامل در انسانها انجام نمی گیرد، یعنی بیشتر انسانها مبتلا به بیماری لاعلاج، سموم متعدد در درون روده ها در درون شکم و به انواع و اقسام بیماریها خودشو نشان میدهد یکی از بیماریها سردردها یه سری سردردها مال همین شکمه، که کار نمی کند. شکمها تخلیه نمی شود. کاملاً چون نه راه میرند نه مواد غذایی درست می خورند یه سری مواد غذایی که بسیار تا بسیار مضر هست برای دستگاه گوارش از آنها استفاده می کنند و ایجاد مشکل می نمایند.

 به گفته پورفسور سمیعی؛ کسی که لیمو ترش می خورد دچار سکته نمی شود یه آنتی اکسیدان، باید سعی کنید لیموترش تازه بگیرید، یعنی می خواهم بگویم که یک ماده غذایی می تواند چقدر از وجود انواع و اقسام بیماریهای ما جلوگیری کند.

اگر مواد اضافی انباشته شده در روده بزرگ را بتوانید از آن خلاص شوید، نیمی از بیماریها را درمان نموده اید. اکثراً یک سری مواد اضافه تو روده بزرگ انباشته شده که انواع و اقسام سم ها است و آنها، می زند به بدن و انواع و اقسام مریضی ها خودشون را نشون میدهند. ببینید؛ چهره ها همه یا زرده یا سیاه است یا کبوده. بی خوابی در امراض نسل بشر امروزه بسیار زیاد است و یکی یبوست،( کار نکردن روده بزرگ ) و انباشته شدن مواد درونش و ایجاد سم و غیره، پس یکسری مال جسم شد، که توضیح کامل دادیم، و سری بعدی مال نفس بیماری سایکوسوماتیک. برای از بین بردن بیماریهای سایکوسوماتیک آن جهان بینی را داریم که تدریس می کنیم.

پس تصاویر برای ما بسیار بسیار مهم است، صوت بسیار بسیار واسه ما مهم است، حرف برای ما بسیار بسیار مهم است، امیدواری بسیار بسیار برای ما مهم است، واقعاً یه ضرب المثلی هست، زیبا و خیلی ارزشمنده؛ یکی به یکی گفت من گوشتو می گیرم دور دنیا می چرخونمت گفت پیاده، گفت خودتم باید با من پیاده بیایی،

اگر شما زهری به کسی بریزی اول اون زهر در بدن خودتون می ریزه، اگر حال کسی رو شما بگیری اول حال خودتون باید گرفت بشود، اگر به کسی کینه ورزی می کنید اول کینه خودتون خراب می شود، خودمون خراب می کنیم اگر حسادت بخرج بدین اول حسادت خودمون خراب می شد، اگر نتونیم پیشرفت دیگران رو ببینیم جلو پیشرفت خودمون را سد می کنیم، هر کاری که انجام بدین نسبت به دیگران، اون بلا دقیقاً به سر خود ما می آید.

در جمعیت نور؛ در جهان بینی می خواهیم خوراکی تهیه کنیم برای برای نفس، اون نفس را  آموزش بدهیم برای تربیت درست برای صور پنهان ما.در این مبحث در مورد صوت و راجب نور صحبت شد، راجب تصویر شروع شد، صوت که شروع حرکت است، یعنی همه چیز ما با صوت انجام می گیرد. تمام ارتباطات روز یومیه ما توسط صوت انجام می گیرد با هم صحبت می کنیم و ارتباط و غیره. می بینیم در زندگی ما نقش بسیار بسیار زیادی حس صوت دارد، راجب نور هم قدری توضیح دادیم و در آینده هم صحبت خواهیم کرد.

 استاد: تصویر و انرژی یا انرژی و قوت در بیشتر عالم هست و برای نشان دادن، آن را حک می نمودند که شناخته شود. انرژی در همه جای عالم هست ولی از آن انرژی را ما باید بتوانیم درست و به موقع در جهت خودش استفاده کنیم.

در مورد بشر یا انسان که قوت می گیرد یعنی قدرت می گیرد تصویر نیروی خفته یا پنهانی که دارد که در انسانی که با آن تصویر آشنا باشد مطلب را عوض می کند  در تصویر یه قدرت پنهانی وجود دارد گویی، چون نور است، چون نور تصویر در اثر انعکاس یا شکست نور بوجود می آید که  می تواند اثرات خوب یا اثرات بَد یا اثرات مخربی داشته باشد و یا بعضی ها از تصاویر یه استفاده های خاصی بکنند تصویر در تمام امور زندگی و حیات ما اثر ثمر بخش دارد و کاربرد، و یا استفاده از تصاویر در نزد اشخاص منفی  و یا نیروهای تخریبی و غیره که این عمل ممکن است در جهت بَدی باشد.

بعضی اوقات ممکن است تصاویر در دست نیروهای تخریبی یا مخرب باشد که اثرات مخرب و اثرات منفی رو در انسان ایجاد نماید. که البته در قدیم در گذشته که البته الآن نیست در گذشته یک سری کارهای متافیزیکی و کارهای جادوگری و کارهای فلان و رو این تصاویر انجام  می دادند ولی الان دیگر آنها وجود ندارد.

استاد: در ایام قدیم تصاویر زیاد نداشتید به علت نبودن علم، آن بود، ولی امروز در حیات شما همه مسائل با تصویر است البته مصرف علمی اما افراد و اشخاص با غرق در تصاویر در جهت اخراج نیروهایی که در جهت خود عمل نمایند بکار می بردن شاید شما به این موضوع ایمان نداشته باشید اما وجود دارد زیرا با بودن علم امروز قابل فکر نیست در قدیم یه استفاده هایی خیلی خاصی از تصاویر از عکسها و از اینکارا می کردن که امروز دیگه اینا رسم نیست چون اینقدر تصاویر زیاد شده بشر تغییر کرده چون بشر قدیمی فرصت زیاد داشت فرصت کافی بود رو بعضی مسائل متمرکز می شد  و خب مثلاً کارهایی می تونست انجام بده ولی امروز دوره زمانه و اینا چی شده تغییر کرده و اون کارا امروزه دیگه امکانپذیر چی نیست.

در خاندان های قدیم اکثراً پس از فوت، نماهایشان را در قاب عکس می گذاشتن البته به صورت نقاشی، ولی در آن زمان افراد و اشخاص حاضر در قید حیات را در قاب نمیذاشتن چون می گفتن که اگر اینها که زنده هستن بذاریم روحشون تسخیر میشه، یه چنین چیزی بین مردم بود که به این دلیل آدمای زنده رو عکشون و تو خونه بذارن چون خودشون بودن این یک نوع استفاده از تصویر بود که انرژی می گرفتند و واقعاً هم انرژی می گرفتند مثلاً می بینی میگه این پدرمه این پدربزرگمه اینها کلی باعث انرژی انسانها می شود.

خب ما به جهت کسب علم و دانش و تسویه کالبدها سخن داریم و ادامه آن به مراقبت های لازم در هر بُعد انسان لازم است که از آنها اطاعت بنماید تا برای امورات خود در هر حیاتی با مشکلات عدیده برخورد ننماید.

پس این شد ما به جهت کسب علم و دانش و تسویه کالبدها سخن داریم، کالبدها یعنی کالبدی که در خوابه، کالبدی که در بیداریه، و ادامه آن و مراقبت های لازم در هر بُعد انسان لازم است که از آنها اطاعت بنماید تا برای امورات خود به مشکلات عدیده برخورد ننماید. این بود مبحثی که من امروز برای شما خواستم مطرح بکنم.

   جسم انسان ماشینی است که خودش خودش رو تعمیر می کنه برای تعمیر خودش احتیاج به انواع و اقسام موادها داره چون سوخت در اتومبیل ها در ماشین های صنعتی فقط بعنوان سوخت استفاده میشود ولی مواد خوراکی در انسان هم بعنوان سوخت استفاده میشود هم بعنوان تأمین مواد اولیه برای ترمیم این ماشین بزرگ بنام جسم، که هر قسمتش خراب شد احتیاج به مواد اولیه داره، که مثال زدم برای لاستیک شما احتیاج به کربن دارین برای لوله احتیاج به مس دارین احتیاج به قلع دارین. یه ساختمان، شما در نظر بگیرید برای تعمیر اون ساختمان گچ می خواهید سیمان می خواهید کاشی می خواهید سرامیک می خواهید لوله می خواهید یا آهن می خواهید سیم برق می خواهید همه چی می خواهید برا ترمیم جسم هم خود جسم این عملیات تعمیرات رو انجام می دهد ولی احتیاج به همه کارا داره.

مثلاً اگر خون آهن کم بشه می شود کم خونی پس احتیاج به آهن دارد بدن از کجا می گیرد از مواد غذایی، پوکی استخوان دارد کلسیم می خواهد از کجا می گیرد از مواد غذایی پس ما باید مواد غذایی رو فقط بعنوان سوخت نگاه نکنیم باید توجه داشته باشیم که انواع و اقسام املاح ویتامین ها و مواد مختلف باشه تا بتونیم این جسم ما رو سرپا نگهداره تا روزی که ادامه حیات داریم.

 در جمعیت نور همه باید ورزش بکنند کسی ورزش نکند راهمنما نمی تواند بشود مرزبان نمی تواند بشود دبیر نمی تونه بشه نگهبان نمی تونه بشه، باید برای سلامتی جسم، روان، جهان بینی کار کنید برای سلامتی جسم تغذیه رو دقت بکنید نگوید که ما اگه تغذیه خوب بخوایم انجام بدیم گرون تموم می شود نه،اصلاً گران نیست، اگر دقت کنید بیشتر از پول بیمارستانها نمی شود. به این توجه کنید. باید همه ورزش کنید برنامه هایی که در پارکها هست شرکت بکنید برنامه هایی که در داخل هست شرکت بکنید یا خودتون هم حتماً این ورزش رو انجام بدید تا از بدنی نیرومند  و شاداب و سالم برخوردار باشید.

تهیه و تنظیم: گروه کاوشگران

جمعیت احیای انسانی نور سینا

مورخ: 14 آذر ماه 1399

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *