بسم الله الرحمن الرحیم
در جمعیت نور مطلبی است که “عدالت، آیا در جمعیت نور همه باهم برابرند؟” اگر بخواهیم پاسخ این سؤال را خلاصه بدهیم باید بگویم نه بههیچ عنوان همه افراد باهم برابر نیستند. به این دلیل است که در کتاب آسمانی خود نیز آمده است که آیا دانایان با نادانان برابرند. آیا بینایان با نابینایان باهم برابرند. آیا کسانی که فساد میکنند با کسانی که خدمت میکنند باهم برابرند.
عدالت این نیست که همه باهم برابر باشند ما فکر میکنیم که عدالت این است که هرکسی که پول دارد، پولهایش را باید بین همه تقسیم کند ولی اینگونه نیست. در جمعیت نور اگر همه بخواهند باهم برابر باشند، آشفتگی بسیاری پیش میآید و کسی از کسی حرفشنوی ندارد و به درمان نمیرسد.
ما زمانی میتوانیم به درمان برسیم که هر فردی در جایگاه خودش قرار داشته باشد. شرایط یک سفر اولی با سفر دومی کاملاً متفاوت است. کسی که در سفر اول است و مرتب دارد ایجاد مشکل میکند نمیتواند با دیگران برابر باشد.
عدالت در جمعیت نور میگوید که تمام خدمات در این نهاد رایگان است و اگر کسی خواست میتواند داوطلبانه به این سازمان کمک کند. کتابها و جزوات با پایینترین قیمت در دسترس افراد است. در رأیگیریها همه میتوانند شرکت کنند. ولی در بحث جایگاهها افراد باهم برابر نیستند و باید این فاصله برقرار باشد.
آیا در دانشگاه استاد با دانشجو برابر است؟ آیا مهندس طراح ساختمان با کارگری که سیمان میآورد باهم برابرند؟ نمیخواهیم بگویم که او از دیگری بالاتر یا پایین ترس است بلکه مسئله این است که جایگاهها فرق میکند.
عدالت یعنی عدل و عدل یعنی پایداری و تعادل. هر چیزی باید در جایگاه خودش باشد تا ارزش پیدا کند. راهنما مانند یک غریق نجات میماند و مرکز تولید است. راهنما افراد را آموزش میدهد و از جهان تاریکیها خارج میکند به همین دلیل است که احترام به راهنما بسیار در جمعیت نور مهم است و حرمت دارد.
بر مبنای عدل راهنما در جایگاه خودش است و رهجوهایش به او احترام میگذارند. اگر راهنما میآید شاگرد باید جلوی او بلند شود. همه اعضای جمعیت نور یک سرمایه اجتماعی هستند.
عدالت به معنی برابری در تمام سطوح نیست. عدالت یعنی اینکه شما به پدر، مادر و بزرگتر خود احترام بگذارید. بهطورکلی عدالت یعنی هر چیزی در جایگاه خودش باید قرار گیرد.
عدالت، آیا همه افراد در جمعیت نور با هم برابرند ؟
درمان، فوق ترک و رسیدن به تعادل، فوق درمان است. به واقع، حرکت ما در رسیدن به تعادل که مفهومی از عدالت می باشد، از تفکر شروع می شود و با کسب دانش و آگاهی به عمل سالم می رسد و از نتیجه عمل سالم، عدالت پدیدار می گردد.
موضوع عدالت، موضوعی نیست که بتوان به راحتی در مورد آن مطلب نوشت یا سخن گفت. اگر به آرم جمعیت نور دقت کرده باشیم، در قسمت بالای آرم، واژه حقیقتف، که به زبانی دیگر(عدالت است) قرار دارد، در ضلع سمت راست، تفکر و در ضلع سمت چپ، عمل سالم قرار گرفته است.
در موضوع اعتیاد و درمان قطعی آن، رسیدن به تعادل یکی از موضوعات بسیار مهم است و یکی از نتایج آموزش های جهان بینی می باشد. انسانی که بتواند در درون خویش و بین نیروهای درونی خود، عدالت را برقرار کند، قدر مسلم در زندگی بیرونی نیز می تواند انسانی عادل و متعادل باشد.
یکی از تخریبهای مهم اعتیاد و مصرف مواد مخدر در شهر وجودی انسان، بر هم زدن نظم و تعادل نیروهای درونی است.
در واقع، بخش اعظم نیروهای درونی صرف مصرف مواد مخدر و حالات ناشی از آن ( نشئگی و خماری ) می شود و در سایر بخش ها کمبود انرژی و نیرو به وضوح قابل تشخیص است.
در فرایند درمان اعتیاد و به تعادل رسیدن جسم، روان و جهان بینی، تعادل درونی تا حد زیادی برقرار می گردد و از سوی دیگر، تفکر و معرفت و کسب آگاهی و دانش درست زندگی کردن، ما را به عمل سالم نزدیک می کند و در نتیجه به عدالت و تعادل نیز قدری نزدیک می شویم.
وقتی از عدالت صحبت می شود نا خودآگاه ذهن انسان متوجه شخصیتی می شود که سنبل عدالت و محبت است و او کسی جز علی ابن ابیطالب ( ع ) نیست.
او کسی است که با عشق، عقل و ایمان، توانست عدالت را در درون خویش تا حد اعلای خود به وجود آورد و در نهایت، در رفتار خود، تا جایی در عدالت پیش رود که به عنوان سمبل عدالت شناخته می شود.
او الگوی عدالت است، تعریف عدالت است، البته او کجا و ما کجا، حتی درک عدالت او نیز سطح بسیار بالایی از علم، اگاهی و معرفت را می طلبد که از ید قدرت فهم و درک ما خارج است.
اولین برداشتی که از عدالت در ذهن انسان خود را به نمایش می گذارد، برابری و یکسان بودن است. اما باید گفت که مفهوم عدالت در همه جا به مفهوم برابری و یکسان بودن و عدل به السویه نیست. شاید درجایی یا جاهایی مفهوم عدالت برابری باشد، اما در بسیاری جاها نیز این گونه نیست.
به طور کلی، هر انسانی با توجه به سطح دانایی خود و عملکرد خود، جایگاهی را برای خودش مهیا می کند. هر انسانی و به طور کلی هر موجودی جایگاهی دارد که دقیقا نتیجه عملکرد اوست.
هر جایگاهی دارای شرایط خاص خود است، جایگاه خوب، جایگاه بد، بالا، پایین، زشت، زیبا، موثر، غیر موثر، سفر اولی، سفر دومی، مصرف کننده، کمک راهنما، کارتن خواب، تزریقی، استاد دانشگاه، پزشک… اگر دقت کنیم می بینیم هر انسانی در یک جایگاه قرار دارد و نقش اجتماعی و پایگاه اجتماعی خاص خود را دارد و این جایگاه و این نقش را خودش برای خودش به وجود آورده است. برخورد دیگر انسان ها نیز با هر کدام از این جایگاه ها متفاوت است.
برای مثال: برخورد ما با یک مصرف کننده که در روز چندین بار مواد تزریق می کند، با یک استاد دانشگاه متفاوت است. آیا می توان گفت که بر اساس عدالت، با این دو جایگاه و این دو شخصیت یک جور برخورد شود؟ اگر این طور باشد عین بی عدالتی است.
در جمعیت نور نیز بر همین اساس، همه با هم برابر نیستند، تازه وارد یک جایگاه دارد، سفر اول یک جایگاه دارد، کمک راهنما، راهنما، مرزبان و دیده بان و نگهبان جمعیت نور نیز هر کدام جایگاه های خاص خود را دارند، البته از بعضی جهات این جایگاه ها ممکن است یکسان باشند مثل اینکه همه ما در هنگام جلسه روی یک صندلی می نشینیم و از این بابت با یکدیگر فرقی نداریم و یا اینکه همه ما مسافر هستیم و زمانی که وارد جمعیت نور می شویم تمام عناوین و القابمان را بیرون از درب جمعیت می گذاریم و به عنوان یک مسافر وارد می شویم، اما در بسیاری موارد نیز جایگاه ها با هم برابر نیستند.
در یک لژیون، آیا سفر اولی که بسیار خوب سفر می کند و حرف راهنمایش را گوش می کند، با سفر اولی که حرف راهنمایش را گوش نمی کند و بسیار نا منظم است، آیا با هم برابرند؟
آیا راهنما باید یک جور با آنها رفتار کند؟
آیا آنهایی که خدمت می کنند با کسانی که خدمت نمی کنند برابرند؟
آیا کسانی که روی زمین فساد می کنند با کسانی که به دیگر انسان ها خدمت می کنند، برابرند؟
آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند برابرند؟
آیا کسانی که عبد صالح هستند، به دنبال صلح و محبت هستند، با کسانی که به دنبال دعوا و حاشیه و دو به هم زنی و غیبت هستند، برابرند؟
آیا کسی که راهنما شده و لژیون دارد، با کسی که چندین سال است که به جمعیت می آید و هنوز حتی به رهایی هم نرسیده است، برابرند؟
آیا کسی که مرزبان جمعیت است با شخصی که کوچکترین خدمتی به جمعیت نور نمی کند با هم برابرند؟
خیر این ها باهم برابر نیستند. هر کدام جایگاه خاص خودشان را دارند و برخوردها با این جایگاه ها بسیار متفاوت است.
اگر بگوییم که این بی عدالتی است، باید بگوییم که خیر، این ها عین عدالت است، اگر با همه این جایگاه ها یک جور برخورد شود، عین بی عدالتی است.
پس در جمعیت نور همه افراد با هم برابر نیستند. اگر می بینیم که برخوردها یکسان نیست ناراحت نشویم، البته درک این موضوع و هضم این موضوع کمی سخت است، شاید هم خیلی سخت باشد، اما باید یاد بگیریم و بپذیریم که برخوردهایی که با ما می شود، عین عدالت است و این نتیجه جایگاهی است که خودمان برای خودمان فراهم کرده ایم.
یک مصرف کننده مواد مخدر اگر مصرف نکند خمار می شود، زجر می کشد، خانواده او را بیرون می کند، در جامعه جایی ندارد، جایگاه او زیر پل ها و در بیغوله هاست. این عدالت است، اما اگر حرکت کند و تلاش کند و اعتیاد خود را درمان کند، یعنی جایگاه خود را تغییر دهد، کل برخوردها با او عوض می شود، همه او را دوست دارند و او را تحویل می گیرند و به او احترام می گذارند، و دیگر جایش زیر پل ها نیست. پس اگر بخواهیم می توانیم جایگاهمان را تغییر دهیم و به جایی برسیم که می خواهیم.
معمولاً جایگاه های بد و نامطلوب، جایگاه هایی هستند که در مسیر خارج از صراط مستقیم به آن ها می رسیم، اما در صراط مستقیم، همه جایگاه ها مطلوب هستند، در صراط مستقیم همه چیز وجود دارد، احترام، محبت، دوست داشتن، امکانات مادی و معنوی و همه چیزهایی که انسان آروزی داشتن آنها را دارد و در یک کلمه، هر آنچه که هست، بارش فقط رحمت است. پیامی ژرف و پر معنا در پشت جلد؛ کتاب رهایی از منطقه 19 درجه بالایی آتش آمده است: بیاید رهایی را از شعله های آتش بیاموزیم و شعله ها را تبدیل به بهترین تفکر نماییم، تفکری که حقیقت آن نوری باشد در زمین و آسمان و تبدیل به فانوسی شویم برای رهایی انسان ها از بند ظلمت و تاریکی تا همانند ستارگان در کائنات شعاع نور اضافه کنیم و در پی فرمان الهی گسیل شویم.
تهیه و تنظیم: گروه کاوشگران جمعیت نور
مورخ: 14 شهریورماه 1400