جهالت و قصاوت (جهان ذهن)
ژانویه 13, 2021سیستم ایکس بدن
ژانویه 26, 2021
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی احترام می گذاریم و قوانین را رعایت می کنیم،در واقع به خودمان خدمت می کنیم. هر شخصی وقتی قوانین را رعایت می کند و منضبط است؛اسباب آسایش و آرامش خودش را فراهم می کند.
اگر ما نظم و انضباط را حفظ نکنیم متلاشی می شویم. ما اگر نظم و انضباط و قوانین را رعایت می کنیم، مِنتی روی سر کسی نداریم. رعایت نظم باعث حفظ بقا می شود. در یک کشور یا شرکت یا روستا، نظم و انضباط است که باعث بقا می شود.
در یک سیستم تمامی افراد با هم یکسان و برابر نیستند چون اندیشه ها و تفکرات متفاوتی دارند. در جمعیت نور این گونه نیست که افراد با هم فرق نداشته و همه با هم برابر باشند. در جمعیت نور افراد با هم جایگاه متفاوتی دارند و این یعنی سلسله مراتب و سلسله مراتب باعث می شود همان طوری که رهجو به راهنما احترام می گذارد، راهنما هم احترام رهجو را حفظ می کند.
تنبیه با توهین متفاوت است. شخصی که به اعدام محکوم شده، مامور اعدام حق توهین به او را ندارد. اعدام را اجرا می کند، ولی نباید به او بی احترامی کند.
در جمعیت نور نیز تنبیه با توهین متفاوت است. راهنما یک دستش قهر است و یک دستش مهر. راهنما می تواند برجک رهجو را بزند ولی اجازه ندارد به شخصیت رهجو توهین کند.
نظم و انضباط یعنی ما به حرف های راهنما، مرزبان و نگهبان نظم گوش دهیم.
نگهبان نظم باید رفتار سنجیده ای داشته باشد. مثلا وقتی شخصی روی یک صندلی نشسته، نگهبان نظم نمی تواند جای او را عوض کند یا از سالن بیرون کند. باید قبل از این که وارد سالن شود، به شخص بگوید که اجازه ورود به سالن را ندارید.
در مسابقات جهانی هم داورها اشتباه می کنند. ما نیز در جمعیت باید این نکته را در نظر بگیریم که ممکن است داور اشتباه کند ولی ما در مقابل این اشتباه باید چشم پوشی کرده و فقط بگوییم چشم.
ما به این نتیجه رسیده ایم که رعایت نظم و انضباط باعث ایجاد آسایش و آرامش برای خودمان می شود.
از نگهبان جمعیت نور شنیدم که وقتی با مسئولین ستاد صحبت می کردنند، آن ها می گفتند ما از اعضای جمعیت نور خیلی راضی هستیم و این به این علت است که بچه های جمعیت نور قوانین را رعایت می کنند.
ما در جمعیت نور: به جایگاه ها و شال های مختلف احترام می گذاریم و همین احترام و انضباط است که باعث شده جمعیت تا این حد خروجی خوب داشته باشد.
تازه واردینی که جلسه اول به جمعیت نور می آیند؛ حال و روز خیلی خوبی ندارند، اما پس از چند جلسه حضور در جمعیت نور کاملا شرایط آنان تغییر می کند و این به علت رعایت نظم و انضباط در جمعیت است.
انسان هرچه بیش تر به دانایی برسد، به همان میزان بیش تر قوانین را رعایت می کند. پس دانایی با رعایت قوانین رابطه مستقیم دارد.
علوم جمعیت نور در کنار نشریات (سمعی و بصری) دانشی گرانبها را در دل خود جایداده و در هرکدام برای هر دستور جلسه همهی اعضا اعم از مسافران و همسفران از گفتوشنود و همچنین از تجارب اساتید بهره میبرند و با احتساب مقالات ارائهشده در مورد موضوعات، همگی در سایت جمعیت Sina19.ir که بهراحتی برای همگان قابلدسترسی میباشد.
معنای لغوی نظم و انضباط:
نظم در لغت به معنای آرامش، برپاداشتن، ترتیب دادن کار و… میباشد. نظم معنای روشنی دارد و در مقابل هرجومرج قرار میگیرد؛ بهعبارتدیگر نظم مجموعهای است که اعضای آن به نحوی در کنار هم قرار میگیرند که درنهایت هدف معین و مشخصی را دنبال کنند. انضباط در لغت به معنای نظم و انتظام، ترتیب و درستی، ساماندهی و آراستگی و همچنین نگاهداشتن رعایت قوانین و مقررات و نیز وفای به نظم نیز میباشد.
مروری بر نظم و انضباط در هستی:
نظام هستی و قوانین حاکم بر آن از نظم و انضباط شگفتانگیزی برخوردار است. بهراستیکه خداوند در آفرینش، همهچیز را بر روی زمین و آسمانها بانظم حیرتانگیز و خاصی استوار کرده است. در جهان هستی هیچگونه ناهماهنگی به چشم نمیخورد و ما باید در تمام شئونات زندگی و حتی افکار خود، نظم را سرلوحهی امور قرار دهیم. جهان با همهی بزرگی و عظمتی که دارد از نظم و انسجام خاصی برخوردار است، پیدایش شب و روز، فصول چهارگانه، خواب زمستان و بیداری در بهار، زنجیرهی حیات در حیوانات و گیاهان؛ همه و همه نشانههای وجود نظم و انضباط دوعالم خلقت است و اگر این نبود چرخهی حیات به نابودی می گرانید.
مقدمهای بر نظم و انضباط در جمعیت نور:
سیستم مدیریت و ادارهی جمعیت بهگونهای است که تمامی برنامهها، کلاسها، مراسم، جشنها و تولدها و بهطورکلی تمامی امور رأس ساعت مقرر و بدون تأخیر انجام میگیرد و در طول یک سال بیش از 190 جلسه و کارگاه آموزشی برگزار میشود که حتی دقیقهای تأخیر در آنجائی ندارد که این حاکی از وجود نظم و انضباطی خاص در جمعیت نور است. عزیزان؛ در دانشگاهِ، هاروارد دانشجویی با دو جلسه غیبت اخراج خواهد شد. درنتیجهی این انضباط سخت این است که تا به امروز دانشجویان این دانشگاه به بیش از چهل جایزهی نوبل دستیافتهاند و بسیاری از دانشجویان این دانشگاه نیز در المپیکهای ورزشی موفقیتهایی کسب کرده و یا مدالهای زیادی گرفتهاند و اینها محصول وجود نظم و انضباط میباشد.
لازم به ذکر است که، مسافرانی که در ابتدای درمان و یا شروع سفرشان هستند باید از همان ابتدا بتوانند خود را با شرایط موجود تطبیق دهند؛ چون این امر باعث میشود که در ادامهی مسیر راحتتر باشند. یعنی اگر در همین یکی دو ماه اول بیاموزند که منضبط باشند و مسئولیتها را بهدرستی انجام دهند یکعمر آسوده خواهند بود. وقتی شخصی آموزشها را تحت یک نظم خاص فرابگیرد، این آموزش و انضباط بهفرمان ناخودآگاه ذهن تبدیل میشود و این یعنی، حتی اگر یک روز بنا به هر دلیلی قادر به حضور در کلاسهای آموزشی نباشید، فرمان این خواهد بود که باید به هر قیمتی که شده خود را به کلاس و آموزش برسانید، در واقع این بهطور منظم در وجودتان نهادینه خواهد شد. در مقابل این فرمان که، اگر با بیست دقیقه تأخیر در جلسه حضور پیدا کنم اتفاقی نخواهد افتاد و مهم لژِیون است و خودم را به لژیون میرسانم، در ذهن کسانی شکل خواهد گرفت که با بیتعادلی سازگارند نه با تعادل.
نظم در صور آشکار و پنهان:
نظم در صور آشکار بیانگر انضباط فکری در صور پنهان است. رهجویی که در صور آشکار(چه در وضعیت ظاهری و چه در اعمال و در رفتارش) نمیتواند منظم و منضبط باشد. بیشک در تفکرات و اندیشه نیز فاقد نظم و ترتیب و انضباط است. اعمال و رفتار و وضعیت ظاهری ما نمادی کامل از حال و اوضاع درونی ما میباشد. بهعنوانمثال فردی که اتاقش بههمریخته، کمد و کتابخانه نامرتب، وسایلش درهمبرهم و ظاهرش ژولیده باشد چگونه میتوان از او توقع تفکری منضبط و اندیشهای آرام داشته باشیم. وقتی راهنما میگوید بهموقع در جلسات حاضر باشید و شما هم سروقت حضور پیدا میکنید این ظاهر کار است در باطن نیز شما این مطلب را شنیدهاید و عقلتان آن را پذیرفته است که این فرمان را اجرا کنید، چون در درون خود پذیرفتهاید، میتوانید سروقت برسید.
بنابراین وقتی شما هر جلسه با تأخیر میرسید، تأخیر شما این پیام را به راهنما میدهد که رهجو درک نکرده، نپذیرفته و نمیتواند برنامهریزی کند و درنتیجه نمیتواند سروقت در جلسات حاضر شود.
ارتباط نظم با درمان جسم:
همانطور که در ابتدای کتاب رهایی از منطقه 19 درجه بالایی آتش ذکرشده، درمان در قدم اول یک مقولهی کاملاً فیزیکی و مربوط به جسم است و تا زمانی که جسم به آرامش نسبی دست نیابد جهانبینی نیز تغییر نمیکند. و این مقوله بهوسیلهی شربت OT انجام میپذیرد که نظم در مصرف این داروی شفابخش از اهمیت بالایی برخوردار است. نظم در مصرف دارو، یعنی خوردن شربت در ساعت مقرر، در اثربخشی دارو تأثیر به سزایی دارد.
ارتباط ادب و نظم:
ادب عبارت از یک نظم و دانشی است که در تمام علوم، انضباط و هارمونی را در آن برای ما تعریف میکند. در قدیم بهتمامی رشتههای علمی، رشتههای ادیبانه میگفتند و وقتیکه کلمهی ادب مطرح میشد منظور انضباطی بود که ریشه در چگونگی هر یک از علمها داشت. ادب را میتوان نوعی نظم در رفتار و گفتار بهحساب آورد.
به گفته نگهبان جمعیت نور:
در جمعیت نور دو رکن اساسی باید سرلوحهی تمامی امورات ما قرار بگیرد. این دو اصل یکی نظم و دیگری ادب است. نظم و انضباط هر دو، میتوانم بگویم از نظم و انضباط ارتش هم محکمتر و قویتر است البته با عشق، محبت و ادب و نزاکت. در جمعیت نور همگی از ادب خاصی برخوردارند و این آموزش فرمانبرداری است. ما در جمعیت نور به ادب و نظم خیلی بها میدهم و برای ما ارزشمند است. از دیدگاه ما ادب و انضباط و درمان خیلی مهم هستند تا موقعی که نظم و ادب نباشند درمان اتفاق نمیافتد.(در کارگاه آموزشی آداب معاشرت) ما میگویم ادب و نظم مقدم بر حق و عدالت است. اگر میخواهی حق و عدالت را بگیری بر مبنای نظم و ادب حق را بگیر.
نظم به معنای محدودیت آزادی افراد نیست، بلکه بهمنظور آن است که رفتار و فعالیت فرد را معقولانه بر طبق ضابطهها و معیارهای منطقی و مشخص درآورد. ضابطهها و معیارهایی که هم به سود فرد است هم دیگر افراد، پس باید این نکته را در نظر داشته باشیم که نظم و مقررات، آزادی بیقیدوشرط افراد را مشروط میکند، تا حدی که این آزادی به حقوق دیگران ضرری وارد نکند و مانع رشد و هدایت خود فرد هم نشود. (آزادی مشروط) آزادی آن چیزی است كه به آزادی دیگران آسیب نرساند.
ارتباط نظم با پوشش لباس و وضعیت ظاهری من:
شاید برای بعضی از مسافران و همسفران این سؤال پیش بیاید که نوع لباس و وضعیت ظاهری من چه ربطی به سفر و درمان من دارد. این نوع نگاه ریشه در عدم شناخت و آگاهی دارد. این افراد درک و فهم چندانی از قوانین و بنیادهای هستی ندارند، طبیعی است که از انطباق و ارتباط مستقیمی كه صور آشکار انسان با صور پنهانش دارد نیز مطلع نیستند. بهعنوانمثال پوشیدن پیراهن سفید بهظاهر یک موضوع ساده است ولی در پس این مسئله موارد مهمی نهفته است یعنی با انجام این عمل، گام اول را در فرایند نظم برداشته است.
فرد مصرفکننده با رعایت آن، گامهای اولیه را در جهت تعالی برمیدارد و فهم این موضوع بسیار ساده، بسیار جدی میباشد این اصول اولیه باید رعایت شود تا در ادامهی سفر به موضوعات مهمتری پرداخته شود چون در جمعیت نور مسئلهی مواد، مسئلهی حلشده است و درگیری خاصی در طول سفر با آن نداریم چون اهداف تعیینشده در مسیر به نگاه و بینش ما منتهی میشود و برداشتن قدمهای اولیه با پیدایش نظم میسر میگردد.
رابطهی نظم و زمان:
اساساً گرفتاری بشر زیر فهم دقیق لایههای عمیقتر بسیاری از قوانین است. هرکجا صحبت از نظم میشود اولین چیزی که به ذهن خطور میکند داستان زمان است که در جایگاه خودش فوقالعاده حائز اهمیت است. نگهبان جمعیت نور به راهنمایان میفرمایند: رهجویی که سروقت در جلسه حاضر میشود و مشارکت و اعلام سفر میکند و گوشبهفرمان راهنمایش است این شخص به مقصد خواهد رسید اصلاً غیرممکن است که چنین شخصی به مقصد نرسد.
اگر به کسی گفته میشود که باید به جلسات بیاید و سروقت هم بیاید برای این است که اگر توانستید این برنامه را تنظیم کنید آنوقت میتوانید برنامهی زندگیتان را هم تنظیم کنید. رهجویی که از ساعت پنج، جلسه نیست، از فرمان راهنمایش یکی را هم انجام نخواهد داد؛ اصلاً رهجو نیست. گاهی اوقات تصمیم میگیرید که حتماً اول جلسه حاضر شوید اما صدها مشکل برایتان پیش میآید که نمیتوانید بهموقع به کارگاه آموزشی و یا لژیون برسید که این پیام از پشتصحنهی شما میدهد که برنامهریزی ندارید و هنوز جسم و روانتان در تعادل نیست.
یکی از ویژگیهای بارز افراد منظم، وقتشناس بودن آنها است هنگامیکه مسافر و یا همسفر میخواهد خود را به جلسه برساند باید به همهی جوانب ازجمله ترافیک و کارهای دیگر خوب فکر کند. البته نظم را نمیتوان بهصورت مقطعی و یا در یکزمان مشخص ایجاد کرد، بلکه باید در طول زمان در فرد شکل گیرد چنانچه نظم در اثر تمرین و تکرار در افراد بهصورت یک عادت آگاهانه درآید تا از ثبات و دوام بیشتری برخوردار باشد.
آیا میدانید کسی که سروقت به جلسه میآید چه پیامی را میدهد:
او با حضور بهموقع بیان میکند که: من باشعورم، برنامهریزی بلدم، تعهد و مسئولیت میشناسم، به راهنما و درمانم اهمیت میدهم و طلب، در من بهحداعلا رسیده است. اما پیغام سروقت نیامدن این است که حال من خراب است، با خودم و راهنمایم صادق نیستم، خودم را سرکار گذاشتهام و طلبی برای خروج از تاریکی در من نیست. برای همهی ما ممکن است گاهی مشکل پیش بیاید دیر برسیم اما کسی که منضبط نیست هر جلسه با یک بهانه دیر میآید.
پیامد بینظمی در سفر:
یکی از پیامدهای بینظمی در سفر و درمان اعتیاد گوش نکردن به حرف راهنما است و راهنما در جمعیت کسی است که درنتیجهی خاص نظم و حرکت به رهایی رسیده است و ما میتوانیم او را الگویی برای خود قرار دهیم. وقتیکه راهنما به شما میگوید سروقت بیا، مسئولیت را بشناس، به نشریات جمعیت نور اهمیت بده، برنامه و نظم مشخصی برای گوش کردن و نوشتن سیدیها در نظر بگیر. همهمشگل در اینجا میباشد، مشگل در مادهی مخدر نیست بلکه مسئله در عدم آگاهی، حقهی نفس را خوردن، عدم مسئولیتپذیری و بیتوجهی بهفرمان راهنما است.
شاید یک سفر اولی خسته شده باشد و بخواهد به مسافرت برود. به مسافرت رفتن خواستهی معقولی است اما ما به دنبال خواستههای مهمتر و عمیقتر هستیم. ما باید ابتدا تندرستی در جسم و روانمان را به دست آوریم و اگر آن را به دست آوردیم بعد میتوانیم به تمام خواستههای معقولمان برسیم اگر نتوانیم نظم را در زندگیمان برقرار کنیم شک نکنید که قدم اول به قدم دوم تبدیل نخواهد شد.
افرادی که در سفر دوم از مسیر خارج میشوند به دلیل این است که سفر اول خوبی نداشتهاند. رفتار هر کس نشان میدهد که در کجای کار قرار دارد. در انجام فرمانها، در همراه بودن با ساختار جمعیت نور و در پذیرش فرمان راهنما و حرمت جمعیت هر چه دقیقتر و منضبطتر عمل کنید نتیجهی بهتری حاصل میشود. اگر انضباط در این ساختارها نباشد مانند این است که بذرهای درجهیک را روی سنگ ریختهاید و ساختمانتان را بر روی شالودهای لرزان بناکردهاید پس هشیار این موضوع باشید. بینظمی، پریشانی و آشفتگی در جسم و روان انسان به وجود میآورد. نظم همفکر را در برمیگیرد و هم عمل را.
تهیه و تنظیم: گروه کاوشگران، جمعیت احیای انسانی نور سینا
مورخ : اول بهمن ماه 1399