مروری بر نظم و انضباط در هستی:
نظام هستی و قوانین حاکم بر آن از نظم و انضباط شگفتانگیزی برخوردار است. بهراستیکه خداوند در آفرینش، همهچیز را بر روی زمین و آسمانها بانظم حیرتانگیز و خاصی استوار کرده است. در جهان هستی هیچگونه ناهماهنگی به چشم نمیخورد و ما باید در تمام شئونات زندگی و حتی افکار خود، نظم را سرلوحهی امور قرار دهیم. جهان با همهی بزرگی و عظمتی که دارد از نظم و انسجام خاصی برخوردار است، پیدایش شب و روز، فصول چهارگانه، خواب زمستان و بیداری در بهار، زنجیرهی حیات در حیوانات و گیاهان؛ همه و همه نشانههای وجود نظم و انضباط دوعالم خلقت است و اگر این نبود چرخهی حیات به نابودی می گرانید.
نظم در صور آشکار و پنهان:
نظم در صور آشکار بیانگر انضباط فکری در صور پنهان است. رهجویی که در صور آشکار(چه در وضعیت ظاهری و چه در اعمال و در رفتارش) نمیتواند منظم و منضبط باشد. بیشک در تفکرات و اندیشه نیز فاقد نظم و ترتیب و انضباط است. اعمال و رفتار و وضعیت ظاهری ما نمادی کامل از حال و اوضاع درونی ما میباشد. بهعنوانمثال فردی که اتاقش بههمریخته، کمد و کتابخانه نامرتب، وسایلش درهمبرهم و ظاهرش ژولیده باشد چگونه میتوان از او توقع تفکری منضبط و اندیشهای آرام داشته باشیم. وقتی راهنما میگوید بهموقع در جلسات حاضر باشید و شما هم سروقت حضور پیدا میکنید این ظاهر کار است در باطن نیز شما این مطلب را شنیدهاید و عقلتان آن را پذیرفته است که این فرمان را اجرا کنید، چون در درون خود پذیرفتهاید، میتوانید سروقت برسید.
ارتباط نظم با درمان جسم:
همانطور که در ابتدای کتاب رهای از منطقه 19 درجه بالایی آتش ذکرشده، درمان در قدم اول یک مقولهی کاملاً فیزیکی و مربوط به جسم است و تا زمانی که جسم به آرامش نسبی دست نیابد جهانبینی نیز تغییر نمیکند. و این مقوله بهوسیلهی شربت OT انجام میپذیرد که نظم در مصرف این داروی شفابخش از اهمیت بالایی برخوردار است. نظم در مصرف دارو، یعنی خوردن شربت در ساعت مقرر، در اثربخشی دارو تأثیر به سزایی دارد.
ارتباط ادب و نظم:
ادب عبارت از یک نظم و دانشی است که در تمام علوم، انضباط و هارمونی را در آن برای ما تعریف میکند. در قدیم بهتمامی رشتههای علمی، رشتههای ادیبانه میگفتند و وقتیکه کلمهی ادب مطرح میشد منظور انضباطی بود که ریشه در چگونگی هر یک از علمها داشت. ادب را میتوان نوعی نظم در رفتار و گفتار بهحساب آورد.
نظم به معنای محدود بودن آزادی فرد نیست:
نظم به معنای محدودیت آزادی افراد نیست، بلکه بهمنظور آن است که رفتار و فعالیت فرد را معقولانه بر طبق ضابطهها و معیارهای منطقی و مشخص درآورد. ضابطهها و معیارهایی که هم به سود فرد است همدیگر افراد، پس باید این نکته را در نظر داشته باشیم که نظم و مقررات، آزادی بیقیدوشرط افراد را مشروط میکند، تا حدی که این آزادی به حقوق دیگران ضرری وارد نکند و مانع رشد و هدایت خود فرد هم نشود. (آزادی مشروط) آزادی آن چیزی است كه به آزادی دیگران آسیب نرساند.
ارتباط نظم با پوشش لباس و وضعیت ظاهری من:
شاید برای بعضی از مسافران و همسفران این سؤال پیش بیاید که نوع لباس و وضعیت ظاهری من چه ربطی به سفر و درمان من دارد. این نوع نگاه ریشه در عدم شناخت و آگاهی دارد. این افراد درک و فهم چندانی از قوانین و بنیادهای هستی ندارند، طبیعی است که از انطباق و ارتباط مستقیمی كه صور آشکار انسان با صور پنهانش دارد نیز مطلع نیستند. بهعنوانمثال پوشیدن پیراهن سفید بهظاهر یک موضوع ساده است ولی در پس این مسئله موارد مهمی نهفته است یعنی با انجام این عمل، گام اول را در فرایند نظم برداشته است.
فرد مصرفکننده با رعایت آن، گامهای اولیه را در جهت تعالی برمیدارد و فهم این موضوع بسیار ساده، بسیار جدی میباشد این اصول اولیه باید رعایت شود تا در ادامهی سفر به موضوعات مهمتری پرداخته شود چون در جمعیت نور مسئلهی مواد، مسئلهی حلشده است و درگیری خاصی در طول سفر با آن نداریم چون اهداف تعیینشده در مسیر به نگاه و بینش ما منتهی میشود و برداشتن قدمهای اولیه با پیدایش نظم میسر میگردد.
رابطهی نظم و زمان:
اساساً گرفتاری بشر زیر فهم دقیق لایههای عمیقتر بسیاری از قوانین است. هرکجا صحبت از نظم میشود اولین چیزی که به ذهن خطور میکند داستان زمان است که در جایگاه خودش فوقالعاده حائز اهمیت است. دکتر داودی و همهی راهنمایان میفرمایند: رهجویی که سروقت در جلسه حاضر میشود و مشارکت و اعلام سفر میکند و گوشبهفرمان راهنمایش است این شخص به مقصد خواهد رسید اصلاً غیرممکن است که چنین شخصی به مقصد نرسد.
اگر به کسی گفته میشود که سه جلسه در هفته باید بیاید و سروقت هم بیاید برای این است که اگر توانستید این برنامه را تنظیم کنید آنوقت میتوانید برنامهی زندگیتان را هم تنظیم کنید. رهجویی که از پنج جلسه سه جلسه را غایب است، از سه فرمان راهنمایش یکی را هم انجام نخواهد داد؛ اصلاً رهجو نیست. گاهی اوقات تصمیم میگیرید که حتماً اول جلسه حاضر شوید اما صدها مشکل برایتان پیش میآید که نمیتوانید بهموقع به کارگاه آموزشی و یا لژیون برسید که این پیام از پشتصحنهی شما میدهد که برنامهریزی ندارید و هنوز جسم و روانتان در تعادل نیست.
یکی از ویژگیهای بارز افراد منظم، وقتشناس بودن آنها است هنگامیکه مسافر و یا همسفر میخواهد خود را به جلسه برساند باید به همهی جوانب ازجمله ترافیک و کارهای دیگر خوب فکر کند. البته نظم را نمیتوان بهصورت مقطعی و یا در یکزمان مشخص ایجاد کرد، بلکه باید در طول زمان در فرد شکل گیرد چنانچه نظم در اثر تمرین و تکرار در افراد بهصورت یک عادت آگاهانه درآید تا از ثبات و دوام بیشتری برخوردار باشد.
آیا میدانید کسی که سروقت به جلسه میآید چه پیامی را میدهد:
او با حضور بهموقع بیان میکند که: من باشعورم، برنامهریزی بلدم، تعهد و مسئولیت میشناسم، به راهنما و درمانم اهمیت میدهم و طلب، در من بهحداعلا رسیده است. اما پیغام سروقت نیامدن این است که حال من خراب است، با خودم و راهنمایم صادق نیستم، خودم را سرکار گذاشتهام و طلبی برای خروج از تاریکی در من نیست. برای همهی ما ممکن است گاهی مشکل پیش بیاید دیر برسیم اما کسی که منضبط نیست هر جلسه با یک بهانه دیر میآید.
پیامد بینظمی در سفر:
یکی از پیامدهای بینظمی در سفر و درمان اعتیاد گوش نکردن به حرف راهنما است و راهنما در جمعیت نور کسی است که درنتیجهی خاص نظم و حرکت به رهایی رسیده است و ما میتوانیم او را الگویی برای خود قرار دهیم. وقتیکه راهنما به شما میگوید سروقت بیا، مسئولیت را بشناس، به نشریات جمعیت نور اهمیت بده، برنامه و نظم مشخصی برای گوش کردن و نوشتن سیدیها در نظر بگیر. همهگیر در اینجا میباشد، گیر در مادهی مخدر نیست بلکه گیر در عدم آگاهی، حقهی نفس را خوردن، عدم مسئولیتپذیری و بیتوجهی بهفرمان راهنما است.
شاید یک سفر اولی خسته شده باشد و بخواهد به مسافرت برود. به مسافرت رفتن خواستهی معقولی است اما ما به دنبال خواستههای مهمتر و عمیقتر هستیم. ما باید ابتدا تندرستی در جسم و روانمان را به دست آوریم و اگر آن را به دست آوردیم بعد میتوانیم به تمام خواستههای معقولمان برسیم اگر نتوانیم نظم را در زندگیمان برقرار کنیم شک نکنید که قدم اول به قدم دوم تبدیل نخواهد شد.
افرادی که در سفر دوم از مسیر خارج میشوند به دلیل این است که سفر اول خوبی نداشتهاند. رفتار هر کس نشان میدهد که در کجای کار قرار دارد. در انجام فرمانها، در همراه بودن با ساختار جمعیت نور و در پذیرش فرمان راهنما و حرمت جمعیت نور هر چه دقیقتر و منضبطتر عمل کنید نتیجهی بهتری حاصل میشود. اگر انضباط در این ساختارها نباشد مانند این است که بذرهای درجهیک را روی سنگ ریختهاید و ساختمانتان را بر روی شالودهای لرزان بناکردهاید پس هشیار این موضوع باشید. بینظمی، پریشانی و آشفتگی در جسم و روان انسان به وجود میآورد.نظم همفکر را در برمیگیرد و هم عمل را.
تهیه و تنظیم: گروه کاوشگران جمعیت نور
مورخ: 24 دی ماه 1401