بسم الله الرحمن الرحیم
در حال حاضر کره زمین از آلودگی هوا و گازهای گلخانهای و … در امان نیست و چیزی که این موضوع رو رفع میکند، درختکاری است. استاد داودی همیشه می گوید؛ اگر درخت بکاریم گازهای گلخانهای از بین میرود، گازهای گلخانهای، تغییرات آب و هوا و گرم شدن زمین در اثر گاز کربنیک میباشد چه چیزی گاز کربنیک را جذب میکند؟ درخت، درختان گاز کربنیک را جذب میکنند، اکسیژن میخواهیم، چه کسی اکسیژن میدهد؟ درخت، روزها گاز کربنیک را میگیرند و اکسیژن میدهند، شبها گاز کربنیک را پس میدهند، اکسیژن را میگیرند، به همین دلیل است که می گویند؛ شبها زیر درختان نخوابید و چیزی که بسیار مهم است و بیشترین اکسیژن را میدهد. تسویه حساب را درختان انجام میدهند که مثال آن بسیار ساده میباشد؛ گرمایش زمین 1 درجه یا 2 درجه بالا برود، مسئله حل میشود خب شما به میدان احمد آباد بیایید و میزان حرارت هوا را آزمایش کنید و به پارک (باغ غدیر) بروید و درجه هوا را اندازه گیری کنید، آنجا که درخت دارد با اینجا که درخت ندارد مقایسه کنید 3 درجه متفاوت است، پس مسئله مهم، مسئله درختکاری است، ما همه ی درختان محیط را از بین بردهایم. یک کار دیگر شهرداری انجام داده است که در ابتدا نیت خوبی داشت ولی تبدیل به چیز دیگری شد، اگر شما درخت بکاری، دیگر صاحب درخت نیستی، بخواهی درخت را قطع کنی، اجازه آن را نداری. اگر بخواهی درخت را قطع کنی باید 30 میلیون جریمه پرداخت کنی، نمیگویند درخت را قطع کن و 4 درخت دیگر بکار؛ بنابراین این کار باعث شد که هیچ کس درخت نکارد، هیچ کس جرعت درخت کاشتن را ندارد، چون میگوید اگر درخت بکارم بزرگ میشود بعد اگر بخواهم درخت را قطع کنم و ساختمان سازی کنم، امکان پذیر نیست بنابراین درهیچ خانهای درخت کاشته نمیشود، زیرا در ابتدا خوب بود اما اکنون، درخت به مرکز کسب درآمد تبدیل شده است. در جمعیت نور، گفته شده هرسال، تمام اعضایی که به رهایی میرسند (مسافران و همسفران) درخت بکارند. ما از سال 1398 برنامه درختکاری را آغاز کردیم و شکر خدا ادامه داشته است. درختکاری از نظر جمعیت نور یک مفهوم دیگری دارد، در جمعیت نور می گوییم: اول خودمان را احیا میکنیم، خودمان را آباد میکنیم و بعد شروع به آباد کردن دنیا میکنیم. بقول استاد؛ یک نفر قصد داشت دنیا را درست کند و از 19 سالگی، سی سالگی شروع کرد و همینطور سنش بالا رفت و در آخر به خودش رسید و گفت خودم را درست میکنم و خودش را هم نتوانست درست کند، این شخص باید برعکس شروع میکرد، اگر در سی ساگی از خودش شروع میکرد، در سن هشتاد سالگی دنیا را هم آباد کرده بود و ما در جمعیت نور در حال انجام این روند هستیم. مسئلهای که در این قضیه حیاتی میباشد، باید این موضوع تبدیل به فرهنگ بشود یعنی هدف این است؛ درختکاری جزئی از زندگی ما بشود نه یک کار صرفاً سمبلیک، یعنی تبدیل به یکی از علایق و چیزهایی در زندگی که دوست داریم، شود و از جمعیت نور شروع شود و آرام آرام شعاع اضافه کند. یک مسئله و اتفاق مهمی که در دنیا وجود دارد این است که؛ ما نمیتوانیم کارها را برعکس انجام بدهیم. مثالی که استاد فرمودند؛ یک نفر میخواهد از نوزده سالگی دنیا را درست کند بعد در سی سالگی میگوید؛ میخواهم کشورم را درست کنم سپس در چهل سالگی، قصد دارد شهرش را آباد کند و هیچ زمانی هم به جواب نمیرسد و این یک پیام مهمی در بردارد: اگر ما کاری را برعکس انجام دهیم، هر چقدر هم تلاش کنیم به نتیجه نمیرسیم، حالا در دنیا هم یکسری کارها برعکس انجام میشود. در حال حاضر در دنیا همین کار را میخواهند انجام دهند و می گویند ما باید آلودگی را کاهش دهیم، پنجاه سال است که چنین کاری را در سمینارها انجام میدهند، به هم می گویند؛ سهم شما بیست درصد، شما ده درصد و بین آنها مشاجره پیش میآید و کسی هم نمیتواند کاهش دهد، اشکال از آنها نیست، نمیتوانند کاهش دهند به این دلیل که ذات این قضیه اینطور است که؛ کاهش آلودگی در ابتدای کار امکان پذیر نیست، اول باید خوبی را زیاد کنیم. شخصی که در جمعیت نور درمان میشود، ابتدا وارد جمعیت میشود و بعد درمان را شروع میکند. فرایند درمان زمانی شروع میشود که؛ فرد وارد جمعیت نور میشود.
هنگامی که فرد وارد جمعیت میشود، خوبی، آموزش، سیستم B.M.T، اوتی و جهان بینی لازم با شخص میآیند و شروع درمان از همین نقطه است و این تقدم و تأخر کاملاً مهم است، علتش این است که باید حس عوض شود چون حس اولین نیروی به کار افتادن قوهٔ عقل است. عقل هنگام صدور فرمان، با حس کار میکند و اگر حسی وجود نداشته باشد، حرکتی هم رخ نخواهد داد.
جایگاه حس، در قلب انسان است، به این دلیل است که؛ می گوییم تمام حرکت انسان در صورت وجود حس انجام میشود.
اگر تغییرات در درون و حس انسان رخ ندهند، در بیرون هم تغییری رخ نخواهد داد چون میخواهند اول آلودگی را کم بکنند تغییری در حس به وجود نمیآید، در صورتی که اگر اول شروع کنند به خوبی زیاد کردن، مثل همان کاشتن درخت.
هنگامی که یک درخت را میکاریم، نسبت به آن درخت حس پیدا میکنیم. سؤال مطرح است، هنگامی که انسان چیزی را خلق کند آیا اجازه میدهد کسی آن را خراب کند؟ در جواب می گویم زمانیکه من چیزی را میسازم نسبت به آن احساس مسئولیت پیدا میکنم و مانع از آسیب آن میشوم، چه درخت باشد، چه خانه باشد و یا هر چیز دیگری.
هنگامی که چیزی را خلق کردیم و نسبت به آن حس مسئولیت پیدا کردیم، دیگر نمیتوانیم با دستان خودمان آن را آلوده یا خراب کنیم و کلید قضیه از همین جا است که ما باید از این جا شروع کنیم.
ساکنین زمین، تمام انسانها و موجودات هستند و صاحب آن شخص دیگری است. باید حس تمام ساکنین عوض شود اگر حس ساکنین زمین، نسبت به زمین عوض شود، نسبت به نگهداری از آن هم تلاش بیشتری میکنند و اصلاً نمیگذارند آلوده شود و آسیب ببیند.
قضیه درختکاری دقیقاً برای افراد همین حکم را دارد وقتی انجام میدهند حس تغییر میکند، وقتی حس تغییر کرد اصلاً آلوده نمی شود و مواظب حس خوب خودشان هستند.
هنگامی که ترتیب مسائل بهم بریزند ممکن است آن مسئله دیگر هیچ زمان حل نشود و این چیزی هست که آموزشهای جمعیت نور یاد می دهد و سعی میکند ترتیب مسائل را درست اجرا کند.
بنیان جمعیت نور در یکی از صحبت هایشان فرمودند؛ خوبیها باید بیایند تا بدیها کم شود و در مسائلی که وضعیت شخص عوض نشود، تغییر در حس ایجاد نمی شود.
زمانیکه حس تغییر نکرده باشد، تلاش و کوشش برای تغییر بی فایده است، انسان تلاش میکند ولی حرکتهایش همدیگر را خنثی میکند.
هرچند از دنیایی که در آن زندگی می کنیم چیز زیادی نمی دانیم، اما در همین حد کمی هم که آگاهی داریم، می دانیم که زمین یکی از زیباترین مکانهایی است که خداوند برای زندگی موجودات خلق کرده است. کره زمین، سیاره بسیار کوچکی است در منظومه شمسی و این منظومه نقطه کوچکی از کهکشان راه شیری و کهکشان راه شیری، نقط بسیار کوچکی در بین میلیاردها کهکشان دیگر و باز به همین شکل جهانهای بسیاری حلقه وار در دل یکدیگر قرار گرفته اند و تا جایی ادامه دارند که توان فکری و ذهنی ما ار درک و تصویرسازی آن قاصر است .
کره زمین ، این سیاره کوچک و زیبا در بهترین تقویم توسط خداوند طراحی و آفریده شده است . اما انسانها از زمانی که چشم و گوششان باز شد و زندگی اجتماعی خود را شروع کردند ، تخریب و خسارت زدن به این سیاره را شروع کردند. همان که بنیان جمعیت نور در کتاب رهایی از منطقه 19 درجه بالایی آتش به زیبایی بیان نمودند که آیه شریفه ( ان الانسان لفی خسر ) به همین موضوع اشاره دارد و انسان دائما در حال خسران و آسیب زدن است. یکی از مصادیق بارز این خسارت، تخریب جنگلها، اکو سیستمها و نابودی ارکانی است که بقای زمین سخت به آنها وابسته است و درخت یکی از مهمترین ارکان بقای زندگی ماست.
درخت، گویی بعد از آب، نبض زندگی ماست. هر جا که درخت هست زندگی هم هست و هر جا درخت نیست زندگی هم نیست. آیا می دانیم که اکسیژن که نفس کشیدن ما به آن وابسته است توسط درختان تولید می شود و اگر نباشد کارمان تمام است؟
این درختان هستند که تصفیه هوای زمین را بر عهده دارند و گازهای مضر از جمله دی اکسید کربن را به اکسیژن تبدیل می نمایند. جدا از بحث استفاده هایی نظیر چوب، میوه ها، زیبایی، سایه و سایر مواهبی که از درخت عاید ما می شود، درختان، ریه های زمین و در واقع ریه های خود ما هستند؛ اگر آسیب ببینند این ما هستیم که نمی توانیم نفس بکشیم.
به هر حال این بررسی کوتاه و بسیار ساده، کمی وضعیت را روشن می کند که اهمیت درختکاری برای چیست و برای چه بنیان جمعیت نور به ما اعضای جمعیت نور تکلیف کرده اند که در سال حداقل یک درخت بکاریم. برای ما اعضای جمعیت نور، درخت کاری مصداق بارز جبران خسارت است. جبران خسارتهایی که در زمان اعتیاد به خودمان، خانواده و جامعه زده ایم و حالا می توانیم به زیبایی جبران کنیم؛ با درختکاری.
امسال نیز اردوی درختکاری مانند هر سال در هفته درختکاری و منابع طبیعی در جمعیت نور با همکاری ادارات منابع طبیعی برگزار می شودبرگزار می شود. و این امر برای جمعیت نور منشا برکات بسیاری است.
انشاالله که همه ما بتوانیم در هفته درختکاری، حداقل یک درخت بکاریم و درختان را تارسیدن به مرحله بی نیازی از آبیاری و مراقبت، مواظبت نماییم.
تهیه و تنظیم: گروه کاوشگران جمعیت احیای انسانی نور سینا
مورخ: اسفند ماه 1399