بسم الله الرحمن الرحیم
آداب معاشرت و بی ادبی – تعادل و بی تعادلی
همانگونه که می دانیم جمعیت نور به کرات این مسئله را عنوان نموده است که درمان، فوق ترک است و تعادل فوق درمان. به واقع جمعیت نور مرکزی برای ترک اعتیاد نیست، مرکزی برای صرفاً درمان اعتیاد هم نیست؛ جمعیت نور جایی است برای رسیدن به درمان همراه با تعادل. از واژه تعادل پیداست که مفهوم این واژه پایداری است، بنابراین رمز موفقیت درمان در جمعیت نور رسیدن به تعادل است. اگر درصد برگشت به اعتیاد در رهاشدگان جمعیت نور بسیار پایین است، به این دلیل است که آن ها نه تنها به درمان رسیده اند، بلکه به موازات درمان به تعادل نیز رسیده اند؛ یعنی به پایداری رسیده اند.
تعادل مفهوم دیگری نیز دارد که در ریشه این واژه یعنی عدل و عدالت نهفته است. پایداری نتیجه عدالت است.
برای مثال اگر یک داربست فلزی را در نظر بگیریم چه زمانی این داربست پایداری خود را در حالات مختلف مانند تحمل بارهای سنگین یا باد و طوفان حفظ می کند؟ زمانی که نیروی وارد به آن، عادلانه بین پایه های آن تقسیم شود. اگر نیروهای وارد شده به شکل صحیح تقسیم نشوند؛ داربست پایدار نخواهد بود.
انسان نیز زمانی که نیروها و انرژی های خویش را به جای خود استفاده نماید؛ می تواند مفهومی از عدالت باشد که این مسئله بیانی از مفهوم تعادل است. ذهن ما ممکن است به طور ناخودآگاه با شنیدن واژه عدالت به یاد برابری و یکسان بودن بیافتد؛ اما باید بدانیم که عدالت به مفهوم برابری، یکسان بودن و عدل بالسویه نیست. عدالت یعنی هر چیزی در جای خودش و به قدر خودش؛ شاید یکی کمتر و یکی بیشتر، جایی کم و جایی زیاد باشد.
در مثالی که عرض شد بر یک پایه نیروی کم وارد می شود و بر پایه دیگر نیروی زیاد و این مفهوم عدالت است.
در مثلث درمان اعتیاد، بار درمان روی سه ضلع جسم، روان و جهانبینی تقسیم شده است. تعادل در درمان یعنی رسیدن هر سه ضلع به درمان و سلامتی و یا در مثلث دانایی هر سه ضلع آموزش، تفکر و تجربه باید رشد داشته باشند در غیر این صورت به دانایی نخواهیم رسید.
خارج از بحث درمان اعتیاد، تعادلی که مدنظر جمعیت نور می باشد، تعادل در تمامی سطوح زندگی است. انسان هایی که در زندگی به کار، تفریح، ورزش، آموزش، خانواده، مادیات، معنویات و همه امور خود توجه دارند و برای آن ها برنامه ریزی می کنند؛ میتوان گفت که نیروهای خود را به صورت عادلانه در بخش های مختلف زندگی تقسیم کرده اند و از زندگی خود لذت می برند.
دستور جلسه این هفته آداب معاشرت و بی ادبی و تعادل و بی تعادلی است.
یکی از مصادیق بارز مفهوم تعادل در زندگی انسان، موضوع آداب معاشرت و ادب است. آداب جمع واژه ادب است، یعنی اگر ادب را در امور مختلف آموخته باشیم و رعایت کنیم در حقیقت آداب معاشرت را رعایت کرده ایم. معاشرت نیز هم خانواده عشیره و عشرت است و به نوعی مفهوم زندگی اجتماعی.
پس زندگی اجتماعی و ارتباط اجتماعی با دیگر انسان ها یا معاشرت، آداب و آیین و رسوم خاص خود را دارد که باید بلد باشیم. اجرای این آداب یکی از تجلیات مهم مبحث تعادل است و رعایت نکردن آن دلیل بر بی تعادلی.
آقای محمد داودی؛ کارشناس روانشناسی این مسئله را اینگونه مطرح می نمایند، در فرهنگ ما و دیگر فرهنگ ها، ادب و مودب بودن جایگاه بالایی دارد و به استناد خرد جهانی، تمام انسان ها مودب بودن را دوست دارند و بی ادبی را نمی پسندند. ادب و رعایت آن می تواند سازنده زیباترین لحظات زندگی ما باشد و بالعکس بی ادبی می تواند یکی از ریشه های حال خرابی باشد.
ممکن است سوال شود که این ها چه ربطی به موضوع درمان اعتیاد در جمعیت نور دارد؟
باید بگوییم همانطور که در ابتدای مطلب گفته شد؛ درمان و به دنبال آن رسیدن به تعادل، رمز پایداری ما در زندگی است و کسی که مصرف کننده مواد مخدر بوده و اکنون به رهایی رسیده است بایستی به این پایداری و تعادل رسیده باشد و در غیر این صورت در درمان موفق نخواهد بود.
درمان اعتیاد فقط صرف مصرف نکردن مواد مخدر و راه اندازی سیستم X نیست. طریقه درست زندگی کردن نیز بخشی از پروسه درمان و تعادل است. پس اگر می خواهیم در زندگی، انسانی پایدار و متعادل باشیم، لاجرم بایستی این آموزش ها را پشت سر بگزاریم.
آداب معاشرت، مبحثی بسیار گسترده است که تقریباً تمام جنبه های زندگی ما را در بر می گیرد؛ نگهبان جمعیت نور مسئله تعادل و بی تعادلی را بسیار حائز اهمیت می دانند و به نظر ایشان: زمانی که ترک اعتیاد می نمودیم عنوان می کردیم درمان اعتیاد، یعنی یک پله بالا تر آمدیم، درمان در قسمت فیزیولوژیکی انجام می گیرد و در جهانبینی کلمه درمان به کار برده نمی شود و ذکر شده است که شخص باید به تعادل برسد و به این شکل گفته می شود که درمان فوق ترک می باشد و تعادل فوق درمان است.
تعادل به معنای پایداری است و عدالت نیز از ریشه همین لغت می باشد، مشکل امروزه بشر این است که ذره ذره از تعادل خارج شده است، دیگر آرامش و متانت گذشته وجود ندارد، این بی تعادل در همه اقشار وجود دارد و تنها در فرد مصرف کننده نیست، بسیاری از اشخاص هستند که تحصیلات بالا داشته و یا ثروت فراوانی دارند ولی بی تعادل بوده و تعادلی ندارند.
ما در جمعیت نور بر روی قشر خودمان در مورد مسئله تعادل و بی تعادلی کار می کنیم، فردی که تعادل نداشته باشد باعث رنجش و آزار و اذیت اطرافیان خود می شود.
موضوعی که با این مسئله مرتبط می باشد آداب معاشرت است زیرا کسی که ادب دارد دارای تعادل بوده و فردی که بی ادب است تعادل ندارد.
آداب به معنی آئین و روش می باشد، هر چیزی دارای یک آدابی است و مجموعه آداب را ادب می گوییم، ممکن است صدها آداب در رشته های مختلف وجود داشته باشد، کسی که کل این آداب یا قسمت بیشتری از آن را داشته باشد می گوییم انسان باادب و مؤدبی است.
با گذشت از مرحله حیوانی و رسیدن به مرحله انسانی می بینیم که هر چیزی تعریف شده است، در مرحله انسانی برای هر چیزی قانون و روش وجود دارد، که من چند نکته از این روش ها و متدها را برایتان بازگو می کنم.
غذا خوردن یک سری رسم و روسوم و آداب خاص خود را دارد، چه ساعتی غذا خوردن، به چه میزان غذا خوردن و چه نوع غذاهایی خوردن همه دارای آداب است و کسی که این آداب را به جا آورد انسان مؤدب و کسی که به جا نیاورد انسان بی ادبی است.
بعضی ممکن است در غذا خوردن حد اعتدال را نگه ندارند یا زیاده روی نموده و یا آن قدر خسیس باشند که کم بخورند، باید به اندازه غذا بخورید.
راه رفتن نیز شرایط و آدابی دارد، نه بسیار تند قدم بردارید و نه خیلی آرام حرکت کنید، اگر غلط راه بروید ممکن است به کمر و یا گردنتان آسیب وارد شود. اگر در هنگام راه رفتن پاهایتان خیلی باز باشد، دچار مشکل خواهید شد.
سخن گفتن نیز آداب خاص خود را دارد، اگر درست و صحیح صحبت نکنید، بلافاصله تبدیل به بی ادبی خواهد شد، انسان باید در هنگام صحبت کردن به حرف های خود کاملاً مسلط باشد و بداند که چه می گوید، کنترل روی صحبت های خودمان باعث می شود که سنجیده صحبت کنیم و حرف زشتی از دهانمان بیرون نیاید.
انسان باید شمرده صحبت کند و لغات را به درستی بیان نماید، در میان صحبت های کسی به اصطلاح نپرد و در هنگام غذا خوردن نباید صحبت کند، اگر بسیار تند صحبت کند و به میان حرف های دیگران بپرد و در صحبتهایش از سخنان رکیک استفاده کند، فرد بی ادبی است.
مهمانی و یا هر مراسمی آداب و معاشرت خاصی دارد، چگونه غذا خوردن و به اندازه غذا خوردن در این مراسم ها بسیار مهم است، عده ای هستند با دیدن میز غذا از انواع غذاها در بشقاب خود می کشند و بشقاب خود را پر می کنند، هر کس با دیدن این افراد می گوید که چه شخص بی ادبی است.
وقتی مهمانی می روید و چند نوع غذا وجود دارد تنها یک نوع غذا را تعیین کنید و میل نمایید زیرا ممکن است طبیعت این غذاها با یکدیگر متفاوت باشد و زمانی که همه را با هم بخورید به معده تان آسیب وارد شود.
این نباید باشد از هر نوع غذایی که در سر میز وجود دارد شما نیز از آنها برداشته و بخورید، می توانید یک یا دو نوع را انتخاب کنید و به میزان اندک در بشقاب خود بکشید.
سرو چند نوع غذا در مهمانی به این دلیل است که اگر کسی غذایی را دوست نداشت از انواع دیگر استفاده کند، نه این که از تمام غذاهای روی میز بخورید که این کمال بی ادبی است.
مسئله دیگر مهمانداری است، اگر فردی به عنوان مهمان به منزل شما می آید و می خواهید غذا بخورید آداب این است که خودتان در سر سفره با مهمان نشسته و غذا بخورید، نباید خانم خانه مدام در مسیر رفت و آمد به سفره باشد، وقتی که غذا بر روی سفره چیده شده و تمام کارهای سفره انجام گرفت، همه باید به دور آن نشسته و خانم خانه نیز باید بر سر سفره بنشیند و اولین کسی که غذا را می کشد و شروع می کند به خوردن صاحبخانه است نه میهمان، آخرین نفری که از غذا دست می کشد نیز باید صاحبخانه باشد پس بنابراین میزبان باید غذای خود را به آهستگی بخورد و جوری نباشد که سریع دست از غذا بکشد زیرا با این کار مهمان دچار رودربایستی شده و او نیز دست از غذا خوردن خواهد کشید.
ممکن است مهمان بسیار کند غذا بخورد، صاحبخانه باید به نحوی غذا بخورد و به قدری غذای خود را طول دهد که بعد از مهمان دست از غذا بکشد پس آداب غذا خوردن را به درستی به جا آورید تا دچار بی ادبی نگردید.
سخن گفتن نیز آداب دارد، آقایان باید بدانند که چگونه با خانم ها صحبت نمایند.
اصولاً انسان نمی تواند با همه به یک شکل صحبت کند، با استاد خود به یک شکل صحبت می کنید، با دوست خود به شکل دیگر، با قاضی یک رقم و با خانواده خود به نوعی دیگر.
در زمانی که یک آقا با یک خانم در حال صحبت است، آقا نمی تواند از ضمیر مفرد استفاده کند، مثلاً بگوید تو می گویی که به این شکل است، به جهت احترام ما در فارسی از شما استفاده می کنیم.
اگر دوست شما یا همسرتان باشد می تواند از ضمایر مخاطب مفرد استفاده کند ولی اگر غریبه باشد نمی تواند، در صحبت کردن آقایان و خانم ها نمی توانند به صورت مفرد همدیگر را خطاب نمایند، نباید به خانم ها بگویید “بهت” گفتم.
لغاتی مانند عزیزم، جانم، قربانت روم، را خانم ها به یکدیگر می گویند و یا آقایان نیز به هم می گویند ولی یک آقا به خانمی که نمی شناسد نمی تواند با این الفاظ صحبت کند.
اگر ما در سخن گفتن این آداب را رعایت کنیم، می گویند انسان با ادبی است و اگر این روش ها را رعایت ننماییم می گویند انسان بی ادبی است.
اتومبیل سواری نیز آداب دارد، تند رفتن، بوق زدن، ویراژ دادن تماماً بی ادبی است، بوق زدن کاری است بی ادبی، اگر قرار باشد تمام ماشین ها مدام بوق بزنند که دیگر هیچ.
بوق را برای شرایط استثنایی درست کرده اند، زمانی که هیچ راهی ندارید در شرایط خاص از بوق استفاده کنید، بوق زدن یا نزدن ادب و بی ادبی انسان را می رساند.
سد معبر کردن، دوبله پارک کردن، پارک کردن جلوی پل، ریختن زباله در جوی و خیابان، تماماً بی ادبی است.
رعایت ادب تعادل است و عدم رعایت آن بی تعادلی است.
مراجعه به ادارات شرایط و دیپلماسی خاصی دارد که اگر آنها را رعایت نکنید کارتان انجام نمی پذیرد، هنگام مراجعه به یک اداره باید ادب و نزاکت را رعایت کنید.
زمانی که به یک اداره رفتید، حق ندارید بر روی صندلی بنشینید. اگر بدون اجازه نشستید و آن کارمند و یا رئیس چیزی به شما نگفت، مطمئن باشید که در انجام کار شما تعلل خواهد کرد و کارتان را به کندی پیش خواهد برد حتی خرید از سوپر مارکت نیز روش دارد، به افرادی که جلوتر از شما در آن جا حضور دارند احترام بگذارید و اجازه دهید ابتدا کار آنها انجام گیرد.
اگر دو نفر در حال صحبت کردن هستند وارد بحث آنها نشوید، اگر آنها بخواهند شما را صدا می زنند وگرنه کناری بایستید تا صحبت هایشان تمام شود.
مطالب دیگری که به عنوان بی ادبی است دروغ گویی، سخن چینی، تجسس در امور دیگران و وارد شدن به حریم شخصی دیگران است، هر انسانی برای خود یک حریم دارد و این حریم باید محترم شمرده شود.
هر انسانی چه مؤنث و چه مذکر یک حریم دارد و باید حریم آنها را نگه داشت، یکی از حریم ها این است که خانم و یا آقا حق ندارد دست در جیب دیگری کند، نباید لباس، گوشی موبایل یا کیف یکدیگر را جستجو کنیم.
تمام این موارد بی ادبی است، عده ای از والدین به اسم تربیت گوشی موبایل و وسایل شخصی فرزندان خود را جستجو می کنند، تربیت این نیست که شما تلفن فرزندتان و یا کیف او را بگردید، شما باید هزاران کار دیگر را برای تربیت انجام دهید. عدم اعتماد، گشتن جیب ها، جستجو در موبایل و کیف، اینها فاجعه است، اگر به طرف مقابل خود اعتماد ندارید چگونه می توانید در کنار یکدیگر زندگی کنید.
حریم ها را محترم شمارید، اگر تربیت و رفتار و کردار ما درست باشد کسی به ما خیانت نخواهد کرد.
آداب معاشرت و آموختن آن ها بسیار لذت بخش هستند و خود من تا قبل از آمدن به جمعیت نور این ها را نشنیده بودم و واقعاً بلد نبودم.
وقتی این مطالب را از زبان دکتر محمد داودی؛ کارشناس روانشناسی و آسیب های اجتماعی می شنویم بسیار لذت بخش است و افتخار میکنیم که این ها را می آموزیم.
درباره موضوع آداب معاشرت مطالب و کتاب های مختلفی وجود دارد که خواندن آن ها خالی از لطف نیست.
تهیه و تنظیم: گروه کاوشگران جمعیت نور سینا
مرخ: 25 خردادماه 1400