بسم الله الرحمن الرحیم
دستور جلسه این هفته؛ سيستم ایکس
به جرات می توان گفت این موضوع، اگر نگوییم مهمترین، یکی از مهمترین دستور جلسات سالانه جمعیت نور می باشد. در بعد وسیع تر، این موضوع مهمترین مسئله و پارامتری است که در مقوله درمان اعتیاد و آسیب های جسمی اعتیاد مطرح می شود. موضوع مخدرهای طبیعی بدن یکی از شاهکارهای خلقت خداوند و یکی از پیچیده ترین بخش های فیزیولوژی موجودات است. هنوز این موضوع از نقطه نظر دانش پزشکی به سطحی نرسیده است که علم پزشکی از آن شناخت کافی داشته باشد و به همین دلیل در جمعیت نور به آن سیستم ایکس X گفته می شود. موضوع مخدر های طبیعی بدن برای اولین توسط دانشمندی به نام هیوجس کاسترلیز Hughes Kosterlizدرسال ۱۹۷۵ میلادی مطرح گردید.
او و همکارانش پس از آزمایش های متعدد بر روی مغز حیوانات و انسان متوجه وجود مخدر طبیعی در مغز و دستگاه های عصبی شدند. در آن موقع آنها توانستند ۱۲ نوع از این مواد را شناسایی کنند و در قالب سه دسته یا خانواده: انکفالین، اندورفین و دینورفین نامگذاری کنند. آنها به طور کلی به این یا مورفین درونی Morfin-Endogenous می گفتند.
واژه اندورفین Endorphin نشان دهنده همین موضوع است. از آن زمان تاکنون دانشمندان توانسته اند شمار زیادی از مخدرهای طبیعی بدن را شناسایی کنند تاجایی که اکنون بیش از ۲۵۰ نوع از این مواد شناسایی شده اند. از جمله این مواد می توان به اپیورفین در بزاق دهان، استیل کولین، نوراپینرفین، دوپامین و سروتونین، دینورفین، انکفالین ها و اندورفین ها اشاره کرد. در حال حاضر این موضوع یکی شاخه های مهم دانش پزشکی است تا جایی که رشته ای تحت عنوان نورولوژی Neurology، انحصاراً برای شناخت این بخش از دستگاه عصبی به وجود آمده است.
و اما موضوع اصلی این است که با وجود این که ۳۴ سال از شناسایی این مواد توسط دانش پزشکی می گذرد، هنوز علم پزشکی متوجه اهمیت این موضوع در مسئله اعتیاد و درمان آن نشده است. در حال حاضر در هیچ کجای دنیا در مسئله درمان اعتیاد به اهمیت این سیستم و نقش حیاتی آن در درمان اعتیاد پی نبرده اند. هنوز نمی دانند که مصرف مواد مخدر در قسمت جسم و فیزیولوژی، دقیقاً این سیستم را هدف می گیرد و از کار می اندازد. هنوز هم در بسیاری از متدهای درمانی، از روش های کوتاه مدت سم زدایی و سایر روش هایی که فقط نام علمی دارند، استفاده می شود. هنوز هم متخصصین حوزه اعتیاد در دنیا در طول فرایند درمان اعتیاد، به تنها چیزی که توجهی ندارند، مسئله از کار افتادن سیستم تولید کننده مواد شبه افیونی در اثر مصرف مواد و چگونگی راه اندازی آن است. در حالی که این موضوع مهمترین پارامتر در درمان اعتیاد به هر نوع ماده مخدر است.
این موضوع را با ایمان و جرات تمام می گوییم که بنیان جمعیت نور و مبتکر روش درمان تدریجی اعتیاد ( B.M.T ) یعنی آقای دکتر محمد داودی به نقش حیاتی این سیستم در چگونگی اعتیاد و درمان آن بردند و اعلام کردند که مهمترین تخریب بر اثر مصرف مواد مخدر و (انواع دخانیات مثل استعمال سیگار و قلیان…) در قسمت جسم و فیزیولوژی، از کار افتادن سیستم تولید کننده مخدرهای طبیعی است و بر همین اساس صورت مسئله اعتیاد و مثلث درمان اعتیاد را ترسیم نمودند.
ایشان در ادامه با تاسیس جمعیت نور سینا، پروتوکل درمان اعتیاد با متد B.M.T را تنظیم و به جهانیان عرضه نمودند. به عقیده ما این رویداد یک کشف علمی بزرگ است. هر چند هنوز کسی متوجه اهمیت و بزرگی این کشف نشده است، اما مطمئن هستیم که در آینده طور دیگری به این رخداد توجه خواهد شد زیرا اثر حکم، همیشه در حال حیات قاضی به واقعیت بزرگ جلوه نمی نماید.
بر اساس این پروتکل و همین طور صورت مسئله اعتیاد، سوال مهمی با این مضمون مطرح می شود.
امروزه در همه جای دنیا صحبت از این است که اعتیاد بیماری است. بسیار خوب. حالا بگویید که این بیماری در انسان چه تخریب هایی به وجود می آورد و یا خیلی ساده بگوییم که این بیماری با بیمار چه کرده است؟ کجا را خراب کرده است؟ بخش های آسیب دیده چه هستند؟ برای درمان آن ها چه باید کرد؟ و چقدر زمان می خواهد؟
متاسفانه تاکنون کسی جواب درستی به این سوالات نداده است. اما جمعیت نور و پروتکل ( B.M.T ) کاملاً شفاف و بدون ابهام و به صورت جامع به این سوالات پاسخ می دهد.
صورت مسئله اعتیاد می گوید که مصرف مواد مخدر و در ادامه بیماری اعتیاد، سه بخش از شهر وجودی انسان را دچار آسیب و تخریب می نماید و از تعادل خارج می کند. این بخش ها عبارتند از جسم، روان و جهانبینی و بر همین اساس مثلث درمان اعتیاد با سه ضلع با عناوین فوق ترسیم شده است.
سوال بعد: در قسمت جسم به دلیل اعتیاد و مصرف مواد مخدر، چه آسیبی به وجود آمده است؟ کجای جسم آسیب دیده است؟
جواب: سیستم تولید کننده مخدرهای طبیعی و درونزاد از کار افتاده است و مخدرهای بیرونی مثل هرویین، تریاک، شیشه، حشیش، شیره، ترامادول، متادون و غیره جایگزین آن شده است و اگر شخص مواد مصرف نکند یعنی از بیرون مواد افیونی وارد نشود، شخص خمار می شود.
سوال بعد: در قسمت روان چه اتفاقی افتاده؟
جواب: روان یا خلق خو، از آنجاییکه وضعیت آن تابعی از وضعیت جسم و جهانبینی ماست، در بیماری اعتیاد به دلیل از تعادل خارج شدن ساختارهای جسم بر اثر مصرف مواد و از کار افتادن سیستم ایکس و از سوی دیگر به دلیل از تعادل خارج شدن تفکرات و جهانبینی به خاطر وابستگی به مواد، روان یا خلق خو نیز در این میان ار تعادل خارج می شود که ریشه اصلی آن در عدم تعادل جسم است.
سوال بعد: در قسمت جهانبینی چه اتفاقی افتاده است؟
جواب: در قسمت جهانبینی یا تفکرات و بینش فرد، به دلیل وابستگی شدید به مصرف مواد مخدر، جهل و نادانی و تصورات و افکاری که به دلیل این وابستگی و همینطور تخریب های وارد شده در قسمت جسم و عدم تعادل در قسمت روان، جهان بینی یا نگرش فرد به زندگی نیز کاملاً دستخوش تغییر و دگرگونی می شود و از حالت تعادل طبیعی خارج می شود که ما اصطلاحاً به آن جهانبینی افیونی و معتادگونه می گوییم. خیلی ساده یعنی اینکه همه چیز را از زاویه نشئگی و خماری نگاه می کند.
سوال بعدی: حالا چه باید کرد؟ درست کردن این ها و یا به عبارتی، درمان اعتیاد چقدر زمان می خواهد؟
جواب: اینکه چه باید کرد سوالی است که بایستی با مطالعه کتاب رهایی از منطقه 19 درجه بالایی آتش و جزوات و مقالات علمی جمعیت نور پاسخ آن را بیابید و اما زمان آن حداقل ۱۰ ماه است تا سیستم تولید کننده مخدرهای طبیعی یا درونی یا ایکس راه اندازی شود و مثلث درمان اعتیاد یعنی جسم، روان و جهانبینی در کنار یکدیگر و به کمک یکدیگر به تعادل برسند.
سوال: این مخدرهای طبیعی بدن که می گویید در کجای بدن تولیدو یا ترشح می شوند؟ آیا جای خاصی یا غده خاصی وجود دارد؟
جواب: خیر جای خاصی و یا غده خاصی وجود ندارد و این که بگوییم در بدن غده خاصی وجود دارد که این مواد را تولید می کند نمی تواند کاملا درست باشد.
برای اینکه به سوال شما جواب بدهیم ابتدا بایستی کمی سیستم عصبی انسان را بشناسیم که خیلی مفید و مختصر در کتاب رهایی از منطقه 19 درجه بالایی آتش شرح داده شده استف البته من پزشک نیستم و چیز زیادی در این مورد نمی دانم اما چیزهایی را که یادگرفتم می گویم.
به طور کلی دستگاه عصبی انسان را به دو بخش تقسیم می کنند. اعصاب مرکزی و اعصاب محیطی، اعصاب مرکزی با CNS شامل مغز و نخاع است. مراکز فرماندهی و کانال های مهم ارتباطی جسم انسان در این بخش متمرکز است.
از آنجایی که این بخش ها یعنی مغز و نخاع اگر آسیب ببینند دیگرترمیم و بازسازی نمی شوند، بنابراین شدیدا از آنها محافظت می شود، مغز در محفظه استخوانی بسیار محکمی تحت عنوان جمجمه محافظت می شود، نخاع نیز در کانالی که از وسط ستون فقرات عبور می کند نگهداری و محافظت می شود، این محافظت شدید از نخاع برای این است که آسیب نبیند، زیرا خدای نکرده اگر آسیب ببیند انسان فلج می شود و ترمیم هم نمی شود.
اعصاب محیطی به تمامی رشته های عصبی گفته می شود که از نخاع جدا می شوند و تمامی بدن را در بر می گیرند و در همه جا هستند و کار آنها انتقال پیام ها از مغز و نخاع به تمام اعضای بدن و همینطور برگشت پیام ها از اعضا به نخاع و مغز.
این رشته های عصبی از سلول هایی تشکیل شده اند که به آن ها نورون گفته می شود. نورون ها تشکیل دهنده و به و جود آورنده رشته های عصبی هستند. این نورون ها برای اینکه یکدیگر را خبر کنند و یا پیامی را به نرون کناری برسانند، فکر می کنید چه کاری می کنند؟
این سوال مهمی است که آنها با توجه به این که از هم جدا هستند چگونه به یکدیگر پیام می دهند و یکدیگر را خبر می کنند. آنها برای این کار یک سری مواد شیمایی از خود ترشح می کنند که این مواد در فضای بین سیناپسی یا همان فاصله بین نرون ها حرکت می کنند و از نرونی به نرون دیگر می رسند. نورون بعدی این مواد را جذب می کند و در واقع پیام را در یافت می کند. به این مواد در اصطلاح پزشکی نوروترانسمیتر یا ناقل عصبی یا واسطه شیمایی گفته می شود. اگر به مفهوم واژه انگلیسی نوروترانسمیترneurotransmitters دقت کنید کاملا متوجه می شوید که از دو واژه نورون و ترانسمیتر به معنی حامل عصبی تشکیل شده است.
و اما سوال مهمی که می خواستیم پاسخ دهیم، پاسخش دقیقا اینجاست، مخدرهای طبیعی یا درونی که اینقدر از آن ها صحبت می شود، همین نوروترانسمیتر ها یا مواد شیمیایی هستند که در بین نرون ها یا فضای بین سیناپسی حرکت می کنند و پیام ها را از نورونی به نورون دیگر منتقل می کنند، بنابراین، این مواد در تمام بخش های بدن وجود دارند و ترشح می شوند و نمی توانیم بگوییم که غده یا غدد خاصی وجود دارند که این مواد را تولید می کنند، هر چند در بسیاری از غدد نیز ممکن است تولید شوند اما مرکزیت آن در دستگاه عصبی است. بنابراین مخدرهای طبیعی یا مواد شبه افیونی در دستگاه عصبی و درستگاه هورمونی تولید و ترشح می شوند.
شکل سلول عصبی یا نورون شبیه یک درخت است، به شاخ و برگ های آن دندریت و به تنه آن آکسون می گویند، جایی که دندیرت ها از آنجا منشعب می شوند را جسم سلولی می گویند.
محلی که دندریت ها یا شاخ و برگ های نورون ها به هم کمترین فاصله را دارند، سیناپس می گویند. مواد شبه افیونی از انتهای آکسون یک نرون ترشح می شوند و توسط دندریت های نورون دیگر دریافت می شوند. انتقال پیام از یک نورون به نورون دیگر همین طور ادامه می یابد تا به مغز برسد و یا از مغز به اعضای بدن برسد.
جالب است بدانید که فعل و انفعالاتی که در نورون ها با دریافت پیام های شیمایی روی می دهد، الکتریکی است و به طور کلی گفته می شود که انتقال پیام ها در دستگاه عصبی فرایندی الکتروشیمایی است.
بعضی از مخدرهای طبیعی مثل ضد دردهای قوی چون دینورفین و همینطور انکفالین ها و اندروفین ها سرعت انتقال پیام ها را در دستگاه عصبی کاهش می دهند و به همین دلیل به آنها واسطه های مهاری می گویند، مثلا اگر بخشی از بدن ما دچار درد شود، میزان درد واقعی به مغز نمی رسد زیرا قابل تحمل نیست، اما مواد ضد درد با کاهش سیگنال های درد و کاهش سرعت پیام اجازه نمی دهند که پیام درد به آن شکل به مغز برسد، در واقع کمی از آن به مغز می رسد و ما کمی از آن را احساس می کنیم.
بعضی دیگر از مخدرهای طیعی سرعت انتقال پیام ها را در دستگاه عصبی افزایش می دهند. مواد مخدر نیز حسب شباهتی که به مواد شبه افیونی یا مخدر های طبیعی بدن دارند به همین شکل عمل می کنند.
موضوع مهم دیگری که در مبحث سیستم ایکس مطرح می شود، این است که دامنه تاثیرات و نقش حیاتی این مواد در فیزیولوژی و تعادل ما بسیار بیشتر و فراتر از آن چیزی است که ما تصور می کنیم.
حقیقاتا نمی توان بخشی از عملکرد جسمی یا روانی و جهان بینی ما را نام برد که تحت تاثیر عملکرد این مواد نباشد. گوارش ما، شادی و ناراحتی ما، آرامش ما، اظطراب ما، هیجان، شادی و غم و اندوه ما، امید و نا امیدی ما، افسردگی و سرزندگی ما، تفکرات منفی و مثبت ما، خوش بینی و بدبینی ما، حالت چشم و موهای ما، رنگ چهره و پوست ما، پرخوابی و بی خوابی ما، مسائل زناشویی ما در انزال سریع و یا دیر، عشق و محبت ما، دوست داشتن و نفرت ما، صحبت کردن ما، روان صحبت کردن و یا بعضی وقت ها لکنت زبان ما، کم رویی و پررویی ما، فهم سریع و یا کند ما، هوشیاری و یا کند ذهنی ما، همه و همه تحت تاثیر این مواد قرار دارند.
حقیقاتا باور کردنی نیست، برای همین است که جمعیت نور که خود پیشگام و جلودار علم نرولوژی درمان اعتیاد می باشد در بیان و معرفی این سیستم از واژه X استفاده می نماید، متخصصین این رشته، یعنی نورولوژی و همین طور متخصصان درمان اعتیاد هنوز چشم و گوششان به روی اثرات شگفت انگیز این مواد بسته است و آن طور که باید باز نشده است و نمی دانند که در درمان اعتیاد، مهمترین مسئله همین است. درمان اعتیاد هرگز اتفاق نمی افتد و مصرف کننده مواد مخدر هرگز به رهایی حقیقی نمی رسد، مگر این سیستم به طور کامل راه اندازی شود، متخصصان اعتیاد در دنیا هنوز نمی دانند که قطع ناگهانی مصرف مواد مخدر بدون جایگزین مناسب چنان ضربه ای به عملکرد این سیستم وارد می نماید که شخص تا ابد الدهر از عدم تعادل تمامی بخش های شهر وجودی خود رنج می برد. ما در جمعیت نور به تجربه دانستیم که بهترین دارویی که شرایط مناسب را جهت راه اندازی کامل این سیستم در بیماری اعتیاد فراهم می نماید، اپیوم یا اپیوم تینکچر Opium & Opium tincture با علامت اختصاری OT است.
بعد از درمان اعتیاد، فیزیولوژی سالم، یا به عبارتی جسم سالم همراه با ورزش و تفکرات سالم در عملکرد مطلوب سیستم تولید کننده مواد شبه افیونی نقش بسیار بسزایی دارند. به عبارت دیگر عملکرد سیستم ایکس تابع دو پرامتر یا عامل باسیم یا بی سیم است. با سیم، منظور سیستم تولید کننده مخدرهای طبیعی در دستگاه عصبی و هورمونی است که با سلامت جسمی، تغذیه، خواب و ورزش مناسب به حداکثر کارایی می رسد . منظور از عامل بیسیم نیز تفکرات و اندیشه ماست به این صورت که افکار مثبت و عملکرد مثبت ما و دوری از ضد ارزشها چه در فکرو چه در عمل ، باعث تقویت این سیستم می شود و بالعکس افکار و اعمال منفی و ضد ارزش باعث تضعیف این سیستم می شود.
در متد درمانی جمعیت نور B.M.T، افرادی که تحت درمان اعتیاد قرار می گیرند (البته اگر استعمال دخانیات داشته باشند! باید آن هم درمان شود) تا با پایان رسیدن سفر اول و ورود به سفر دوم، سیستم ایکس یا تولید کننده مخدرهای طبیعی بدن آنها در سلامت کامل و با حداکثر کارایی خواهد بود.
تهیه و تنظیم: گروه کاوشگران جمعیت نور
یکم بهن ماه 1401