عدالت و حقیقت: آیا همه افراد در جمعیت نور با هم برابرند؟

کتاب مقاله اصول شناخت اعتیاد (19 اصل) و تاثیر آن روی من
آگوست 30, 2022
سی دی درمان انواع دخانیات (سیگار، قلیان)
سپتامبر 13, 2022

عدالت و حقیقت؛ آیا همه افراد در جمعیت نور با هم برابرند؟

بزرگترین معجزه حیات، خود حیات و زمان است.

درمان، فوق ترک و رسیدن به تعادل، فوق درمان است. این جمله، مسیر و هدف از درمان اعتیاد را برای ما روشن می کند. به واقع، حرکت ما در رسیدن به تعادل که مفهومی از عدالت می باشد، از حقیقت شروع می شود تا تفکر سالم پدیدار گردد و به معرفت برسد و با کسب دانش و آگاهی به عمل سالم منتهی گردد و از نتیجه عمل سالم، عدالت پدیدار می گردد.

موضوع عدالت، موضوعی نیست که بتوان به راحتی در مورد آن مطلب نوشت یا سخن گفت. اگر به آرم جمعیت نور دقت کرده باشیم ، در قسمت بالای آرم ، واژه حقیقت قرار دارد، در ضلع سمت راست، تفکر و در ضلع سمت چپ، عمل سالم قرار گرفته است.

در موضوع اعتیاد و درمان قطعی آن، رسیدن به تعادل یکی از موضوعات بسیار مهم است و یکی از نتایج آموزش های جهان بینی می باشد. انسانی که بتواند در درون خویش و بین نیروهای درونی خود، حقیقت و عدالت را برقرار کند، قدر مسلم در زندگی بیرونی نیز می تواند انسانی عادل و متعادل باشد.

یکی از تخریبهای مهم اعتیاد و مصرف مواد مخدر در شهر وجودی انسان، بر هم زدن نظم و تعادل نیروهای درونی است.
در واقع، بخش اعظم نیروهای درونی صرف مصرف مواد مخدر و حالات ناشی از آن ( نشئگی و خماری ) می شود و در سایر بخش ها کمبود انرژی و نیرو به وضوح قابل تشخیص است.

در فرایند درمان اعتیاد و به تعادل رسیدن جسم، روان و جهان بینی، تعادل درونی تا حد زیادی برقرار می گردد و از سوی دیگر، تفکر و معرفت و کسب آگاهی و دانش درست زندگی کردن، ما را به عمل سالم نزدیک می کند و در نتیجه به حقیقت و عدالت و تعادل نیز قدری نزدیک می شویم.
وقتی از عدالت صحبت می شود نا خودآگاه ذهن انسان متوجه شخصیتی می شود که سنبل عدالت و محبت است و او کسی جز علی ابن ابیطالب ( ع ) نیست.

او کسی است که با عشق، عقل و ایمان، توانست عدالت را در درون خویش تا حد اعلای خود به وجود آورد و در نهایت، در رفتار خود، تا جایی در عدالت پیش رود که به عنوان سمبل عدالت شناخته  می شود.

او الگوی عدالت است، تعریف عدالت است، البته او کجا و ما کجا، حتی درک عدالت او نیز سطح بسیار بالایی از علم، اگاهی و معرفت را می طلبد که از ید قدرت فهم و درک ما خارج است.

اولین برداشتی که از عدالت در ذهن انسان خود را به نمایش می گذارد، برابری و یکسان بودن است. اما باید گفت که مفهوم عدالت در همه جا به مفهوم برابری و یکسان بودن و عدل به السویه نیست. شاید درجایی یا جاهایی مفهوم عدالت برابری باشد، اما در بسیاری جاها نیز این گونه نیست.

به طور کلی، هر انسانی با توجه به سطح دانایی خود و عملکرد خود، جایگاهی را برای خودش مهیا می کند. هر انسانی و به طور کلی هر موجودی جایگاهی دارد که دقیقا نتیجه عملکرد اوست.

هر جایگاهی دارای شرایط خاص خود است، جایگاه خوب، جایگاه بد، بالا، پایین، زشت، زیبا، موثر، غیر موثر، سفر اولی، سفر دومی، مصرف کننده، کمک راهنما، کارتن خواب، تزریقی، استاد دانشگاه، پزشک، روان پزشک… اگر دقت کنیم می بینیم هر انسانی در یک جایگاه قرار دارد و نقش اجتماعی و پایگاه اجتماعی خاص خود را دارد و این جایگاه و این نقش را خودش برای خودش به وجود آورده است. برخورد دیگر انسان ها نیز با هر کدام از این جایگاه ها متفاوت است.

برای مثال: برخورد ما با یک مصرف کننده که در روز چندین بار مواد تزریق می کند، با یک استاد دانشگاه متفاوت است. آیا می توان گفت که بر اساس عدالت، با این دو جایگاه و این دو شخصیت یک جور برخورد شود؟ اگر این طور باشد عین بی عدالتی است.

در جمعیت نور نیز بر همین اساس، همه با هم برابر نیستند، تازه وارد یک جایگاه دارد، سفر اول یک جایگاه دارد، کمک راهنما، راهنما، مرزبان و دیده بان و نگهبان جمعیت نور نیز هر کدام جایگاه های خاص خود را دارند، البته از بعضی جهات این جایگاه ها ممکن است یکسان باشند مثل اینکه همه ما در هنگام جلسه روی یک صندلی می نشینیم و از این بابت با یکدیگر فرقی نداریم و یا اینکه همه ما مسافر هستیم و زمانی که وارد جمعیت نور می شویم تمام عناوین و القابمان را بیرون از درب جمعیت نور می گذاریم و به عنوان یک مسافر وارد می شویم، اما در بسیاری موارد نیز جایگاه ها با هم برابر نیستند.

در یک لژیون، آیا سفر اولی که بسیار خوب سفر می کند و حرف راهنمایش را گوش می کند، با سفر اولی که حرف راهنمایش را گوش نمی کند و بسیار نا منظم است، آیا با هم برابرند؟
آیا راهنما باید یک جور با آنها رفتار کند؟
آیا آنهایی که خدمت می کنند با کسانی که خدمت نمی کنند برابرند؟
آیا کسانی که روی زمین فساد می کنند با کسانی که به دیگر انسان ها خدمت می کنند، برابرند؟
آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند برابرند؟
آیا کسانی که عبد صالح هستند، به دنبال صلح و محبت هستند، با کسانی که به دنبال دعوا و حاشیه و دو به هم زنی و غیبت هستند، برابرند؟
آیا کسی که راهنما شده و لژیون دارد، با کسی که چندین سال است که به جمعیت نور می آید و هنوز حتی به رهایی هم نرسیده است، برابرند؟
آیا کسی که مرزبان جمعیت نور است با شخصی که کوچکترین خدمتی به جمعیت نمی کند با هم برابرند؟
خیر این ها باهم برابر نیستند. هر کدام جایگاه خاص خودشان را دارند و برخوردها با این جایگاه ها بسیار متفاوت است.
اگر بگوییم که این بی عدالتی است، باید بگوییم که خیر، این ها عین عدالت است، اگر با همه این جایگاه ها یک جور برخورد شود، عین بی عدالتی است.

پس در جمعیت نور همه افراد با هم برابر نیستند. اگر می بینیم که برخوردها یکسان نیست ناراحت نشویم، البته درک این موضوع و هضم این موضوع کمی سخت است، شاید هم خیلی سخت باشد، اما باید یاد بگیریم و بپذیریم که برخوردهایی که با ما می شود، عین عدالت است و این نتیجه جایگاهی است که خودمان برای خودمان فراهم کرده ایم.

یک مصرف کننده مواد مخدر اگر مصرف نکند خمار می شود، زجر می کشد، خانواده او را بیرون می کند، در جامعه جایی ندارد، جایگاه او زیر پل ها  و در بیغوله هاست. این عدالت است، اما اگر حرکت کند و تلاش کند و اعتیاد خود را درمان کند، یعنی جایگاه خود را تغییر دهد، کل برخوردها با او عوض می شود، همه او را دوست دارند و او را تحویل می گیرند و به او احترام می گذارند، و دیگر جایش زیر پل ها نیست. پس اگر بخواهیم می توانیم جایگاهمان را تغییر دهیم و به جایی برسیم که می خواهیم.

معمولاً جایگاه های بد و نامطلوب، جایگاه هایی هستند که در مسیر خارج از صراط مستقیم به آن ها می رسیم، اما  در صراط مستقیم، همه جایگاه ها مطلوب هستند، در صراط مستقیم همه چیز وجود دارد، احترام، محبت، دوست داشتن، امکانات مادی و معنوی و همه چیزهایی که انسان آروزی داشتن آنها را دارد  و در یک کلمه، هر آنچه که هست، بارش فقط رحمت است.

در کتاب، اندیشه و جهان بینی که شاه کلید تفکر و حرکت در جمعیت نور می باشد! سر فصلی داریم با موضوع: قوانین جاذبه در کیهان (حس)

” قانون جذب می گوید به هر چیزی که فکر کنی، دست خواهی یافت پس اگر خواهان وفور نعمت در زندگی خود هستید، به آن فکر کن تا از نعمت های الهی در راه صحیح بهرمند شوید. فکر و اندیشه خوب و مثبت باعث بروز اتفاقاتی می شود که به ما احساسی مثبت و لذت بخش را هدیه می کند. جاذبه ی زمین بر ما و اجسام اطراف ما یک عامل تعیین کننده در زندگی ماست و فقط با اقدامات فوق العاده می توانیم از آن رهایی پیدا کنیم. مانند: پرتاب سفینه های فضایی که باید از قید جاذبه زمین رها شوند. در مقیاس کیهانی یعنی در قلمرو منظومه شمسی و برهمکنش سیاره ها و ستاره ها، کرنش نیروی غالب است.”

اگر این قوانین را به معنای واقعی درک و حس کنیم و آن را به اجرا در آوریم آنگاه از آسایش و آرامش بیشتری در جهان هستی و نیستی بر خوردار می شویم و با حقیقت، تفکر و عمل سالم، ذره ای از عدالت را حس می کنیم.

شانزدهم شهریورماه  1401

تهیه و تنظیم: کاوشگران جمعیت نور

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *