بسم الله الرحمن الرحیم
کل خلقت یک مجموعه واحد را تشکیل می دهد که همه در حال جوشش و حرکت دائم هستند. زندگی یک دورة تحصیلی و گاه دورة درمانی و آموزش و در نهایت خدمت است، به منزلة این واحد تام گفتار، کردار و ایمان در ادامه راه انسان را متعالی و ژرف می نماید که نتیجه آن حقیقت است. زیباترین و والاترین ارزش خلقت، حقیقت است، علت وجودی علم و آگاهی محبت و ایمان به الله است که انسان را به حقیقت تبدیل می کند. در کتاب رهایی از منطقه 19 درجه بالاای آتش در ادامه همین مطلب ص 77 آمده: اولین شرط درمان هر بیماری، تشخیص آن است و باید بدانیم کجای بیمار آسیب دیده است و برای رسیدن به هدف سه اصل مهم لازم است؟ مبدأ، مقصد و هدف.
سیستم ایکس یک شکاف است، اعتیاد برای ما و در جمعیت نور پروندهاش بستهشده است، یعنی به مطالب بسیار ژرف آن دست پیدا کرده ایم.
سیستم ایکس مسئله اعتیاد را حل نموده است. علوم از یک نقطه شروع می شود و گسترش پیدا می کند. در علوم پزشکی و روانشناسی و روانشناختی در مورد سیستم ایکس باید بیشتر تحقیق و جستجو کنند.
اگر از لیسانسها، فوقلیسانسها و دکترهای روانشناسی این پرسش را مطرح کنیم که روان چیست؟ پاسخ می دهند؛ روان از دیدگاه متفاوت تعریفهای متفاوتی دارد. این پاسخ درستی نیست. مثل این است که بگوییم هفت بهاضافه هشت چند میشود شخص بگوید از دیدگاه چه کسی؟ روان یعنی خلقوخو و این چیز عجیب غریبی نیست. یکی دمدمیمزاج است. یکی افسرده است. یکی جنون دارد. یکی دوقطبی است؛ خلق و خو تشکیل شده از افکار و اندیشه و دیگر فیزیولوژی. فیزیولوژی مربوط به تئوری ایکس است.
در جمعیت نور مشاهده کردیم که هرکدام از مواد شیمیایی سیستم ایکس تغییر کند نوعی بیماری نیز به جود میآید. حالا ما دقیقاً نمیدانیم داخل سیستم چه چیزی است. مثل یک جعبه سیاه است که یک ورودی دارد و یک خروجی. الان میدانیم که ریشه عصبی بودن، سیستم ایکس است و به این نتیجه می رسیم که بیماری سرطان مربوط به سیستم ایکس میشود و متعادل نیست و همین میشود که تومور در قسمتهای مختلف بدن رشد میکند. به این دلیل است که سیستم ایمنی کار نمیکند. سیستم ایمنی هم جزو سیستم ایکس است. در بدن همه افراد سلولها سرطانی است. ما کسی را نداریم که سلول سرطانی نداشته باشد ولی سیستم ایمنی سرکوبش میکند.
وقتیکه سیستم ایمنی بدن جنگ را به سلولهای سرطانی ببازد تومورها شروع به رشد کردن میکنند. سرطان یعنی شکست سیستم ایمنی و ما امروز یاد گرفتهایم که می شود سیستم ایکس را درست کرد…
پس میبینیم که سیستم ایکس پایش را فراتر از درمان اعتیاد گذاشته است و وقتی این راه باز شود راه درمان خیلی از بیماریهای غیرقابل درمان را می توان پیدا نمود. ما به تجربه آموختیم که بیماری صرع بهراحتی درمان میشود در جمعیت نور، جمعیت روی انسانها آزمایش نمیکند ولی مصرفکنندگانی داشتیم که صرع داشتند حتی شاید قبل از اعتیاد و زمانی که درمان شدند صرعشان درمان شد.
بیماری اعتیاد را دستکم نگیرید. می گوید درمان ندارد. بیست سال است ترک کرده است میگوید من مصرف نمیکنیم ولی مصرفکننده هستم. اعتقادی به درمان نیست ولی ما به آن دانش رسیده ایم. رنج و ناراحتی بشر از نادانی بشر نیست بلکه از دانشهای کشف نشده است.
این خواست خدا بود و جمعیت نمیخواست در رابطه با سرطان کاری کند؟ دارد در زمینهٔ درمان اعتیاد کار میکند، طبق این تئوری (B.M.T) اگر این کار را انجام بدهند این درست میشود و شخص دیگر نیازی به مواد مخدر ندارد و عملاً دیدیم که جواب میدهد این یک تئوری است و ما دقیقاً درون را نمیدانیم.
دانشمندانی که درزمینهٔ سرطان کار میکنند چیزی به غیراز علم سرشان نمیشود. مدتهای طولانی دیوار بلندی جلوی انسان قد الم کرده بود و نمیتوانستند عبور کنند. تحقیقات بسیار زیاد و توصیفهای بسیار زیاد. ولی راه درمانش را نمیدانستند. حتی در کوچکترین مسئله سرطان تحقیقشده. این درمان سرطان هیچکدام درمان نیست. یک توموری بوده که شما آن را درمیآورید عامل را که از بین نبردید معلول را از بین بردید.
درنبردی که بین انسان و سلولهای سرطانی است و دو کار باید کرد. یا باید سلولهای سرطانی را از بین ببرید یا سیستم ایمنی را آنقدر قوی کنید که سلولهای سرطانی را شکست دهید. اگر ما سلولهای سرطانی را از بین ببریم میشود شیمیدرمانی و پرتو درمانی که در کنارش یک سری موارد دیگر نیز از بین میرود؛ اما عامل از بین نمیرود و معلول از بین میرود.
تمام بیماریها همین است باید علت آن را پیدا کرد. این است مسئله جمعیت در تئوری ایکس. زمان میخواهد تا خود را نشان دهد و باید مقالات بهصورت مطلوب در حال انتشار باشد، مطابق با دانشگاه و مراکز تحقیقاتی.
تهیه و تنظیم؛ گروه همسفر ان جمعیت نور
مورخ: آبان ماه 1400