کشف حقیقتِ جهان هستی در تفکر است
پس لازم است با تفکر حرکت کنیم.
علم پیچیده نیست، کشف هر علمی با اندیشه و تفکر آغاز می شود. در تمام علوم و حیات در هستی و نیستی باید از این قانون تبعیت نمود. در این مسیر انسان با تفکر روبرو می شود. بله،تفکر خود یک مثلث است؛ مبدأ، مقصد، هدف.در بسیاری از مسائل ما می خواستیم بدون تفکر و اندیشه و نقشه،از بیراهه و کوتاه ترین راه بههدف و خواسته هایمان برسیم و راه را از بیراهه تشخیص نمی دادیم. در تمام مراحل و سطوح زندگی باید از تفکر و اندیشه سالم در جهت مثبت استفاده کنیم زیرا همه چیز اول با یک فکر و اندیشه خلق می شود. شاید ما سالها چه دانسته و ندانسته درگیر مشکلاتی بودیم که ما را بسوی نابودی می کشاند و در سرزمین ظلمات در پی راهی بودیم برای رهایی از دست چنگالهای جهل و نادانی که بزرگترین دشمن انسان است. دوستان ما باید واقع بینانه و با تفکر به تمام مشکلات و مسائل خود نگاه کنیم سپس آنها را بر عهده بگیریم و با حرکتی آرام و با مشورت و نقشه راه، خود یکی پس از دیگری با تفکر به حل مسائل بپردازیم و با اندیشه ژرف در پی حل نمودن مشکلات باشیم و ترس به دل راه ندهیم و با صبر و شکیبایی از آن ورطه عبور کنیم. نباید اجازه بدهیم در افکارمان ترس غلبه کند، تفکرات با افکار فرق می کند. افکار نقطه مقابل تفکر است تا موقعی که ما در گیر افکار شلوغ و بدون انگیزه هستیم نمی توان تفکر کرد، این افکار تمام انرژی ما راهدر می دهد یعنی پاسخ به هر خواسته ای؟ اما تفکر انرژی را در یک نقطه متمرکز می کند، اگر نیرویی بر شما وارد شود آن را حس می کنید. نیرو عبارت است از فشار یا کشش که معمولاً موجب حرکت می شود و یا از حرکت جلوگیری می کند. با هر قدمی که برای انجام کارهایمان در راه مستقیم بر می داریم خداوند و کائنات را نسبت به اجابت خواسته های خود بیشتر تشویق می کنیم. افکار منشاء خواسته ها هستند، سر چشمه تمام خواسته ها از نفس است. ما در ابتدا می خواهیم با خواسته های معقول و با تفکر سالم از تاریکی به سوی روشنایی با زمان مناسب که با ارزش ترین سکه زندگی استاز مبدأ به مقصد و هدف مشخص شده از این گذر گاهسخت وهم سهل همراه با آگاهی عبور نموده و در طی این مسیر نقشه ای آسان ترسیم کنیم که قابل اجرا باشد. باید افکار منفی را رها کنیم از جمله دروغ گفتن، تردید، ترس، ناباوری، تجسس، و غیره… تا ذهن مان رها شود و در دنیای جدید کلید قفل را پیدا نمائیم و قفل را با کلید اندیشه و خردورزی باز کنیم. شاه کلید، این قفل های فرسوده، راه اندازی کارخانجات مواد بیوشیمی طبیعی بدن است که در ادامه عمل سالم و دوری از ضد ارزشها لازمه آن می باشد.در این حرکت باید با تزکیه و پالایش، فرامین الهی را پیروی کنیم و آنها را از سخن به نقطه عمل در آوریم آنگاه نیروهای الهی یا همان نیروی برتر به کمک و یاریمان می آیند و فرماندهی شهر وجودی را بر عهده می گیرند و این چیزی کمتر از پادشاهی نیست، این پادشاهی شایسته انسان های صالح و پاک سِیرت می باشد این حرکت عظیم که از تاریکی به سوی نور است به حرف و سخن نیست بلکه به انجام عمل سالم است.بزرگترین هدف آفرینش خدمت و آموزش است.انسان با عبور کردن و گذشتن از این گذرگاه های سخت می تواند با فکر و اندیشه سالم به فرمان عقل نزدیک شود. از فرماندهی گفتیم بله باید از کارهای جزئی و کوچک بتدریج شروع کرد مثل احترام گذاشتن به قوانین هستی، محبت به دیگران، خوابِ به موقع، با نظم بودن در تمام مراحل زندگی، پی بردن به گفتار و پندار سالم و… در نهایت مسئولیت کارهای خود را بر عهده بگیریم و با تفکر قوانین هستی و الهی را سرلوحه کار خود قرار بدهیم و از سخن به نقطه عمل برسانیم. این جهان نظامی هوشمند و دقیق دارد که همه ما جزئی از آن را تشکیل می دهیم. یک نیرو، یک قدرت و یک آگاهی وجود دارد که این جهان هستی و نیستی را آفریده است و آن را حمایت می کند، پس باید افکارمان را بر این نیروی یگانه و خلاق متمرکز سازیم تا عشق و محبت را فرا گیریم. لازمه هر چیزی اول فکر و اندیشه است. باید اول یاد بگیریم که به چه چیزهایی باید فکر کنیم و به چه چیزهایی فکر نکنیم. افکار منفی انرژی زیادی از انسان می گیرد و در نهایت به زوال منتهی می گردد پس باید بیاموزیم به افکارمان سرو سامان بدهیم و با کسب علم و آگاهی در مسیر دانایی مؤثر حرکت کنیم اگر می خواهیم در تفکر سالم موفق باشیم باید یک سری خواسته های نامعقول را حذف کنیم و از مرحله نفس اماره عبور نماییم، این کلیدی است برای تفکر نمودن، در این راستا اعتماد به نفس هم بالا می رود و در ادامه به خود، خانواده، جامعه، کائنات و قدرت مطلق عشق بورزیم. شرط اساسی اعتماد به نفس خود شیفتگی است و اساسی ترین مانع اعتماد به نفس خود شکنی است باید عاشق جسم و روح خود باشیم و برای رسیدن به آن باید شناخت و درک درستی از خویش خویشتن داشته باشیم. بدانید “انسانید” اشرف مخلوقات، تجلی کائنات، شاهکار خداوند، بین این همه آفریده جماد و نباتات شما شایستگی انسان بودن را پیدا نموده اید و برترین موهبتهای الهی یعنی قدرت اختیار و توانایی های ذهنی فوق العاده، به شما داده شده است. شما بر تمام هستی و نیستی تسلط دارید، قادرید از درون به بیرون و از بیرون به درون به شیوه ای کاملاً نوین به آفرینش بنگرید و با تفکر در راه مستقیم حرکت کنید. هر صفتی که در خداوند است در انسان وجود دارد ولی به شکلی محدود. چرا که قدرت مطلق خطاب به انسان می فرماید؛ ای انسان من از روح خودم در تو دمیدم (و نفخت فیه من روحی).
شاید درک همین جمله اعتماد به نفس را، در ما به کمال برساند، دقایقی به این موضوع فکر کنید به عظمت هستی، وسعت کهکشانها و با شکوه بودن جهان پیرامون خود بیندیشید! کلید، را پیدا می کنید و قفلهای فرسوده و بی شماری را باز می نماید که بسیار مهم و با ارزش است، فراموش نکنید کهدر پی آن، نیروهای منفی بدنبال این کلیدها هستند باید با تفکر از آنها محافظت کنیم. وقتیما از ادراک و احساسات خود به درستی استفاده کنیم البته با تزکیه و پالایش، ناخود آگاه شیفته و مجذوب خود می شویم این همان نوری است که به کالبد آتش زده، رسوخ می کند و از نفس اماره ما را به سوی مراتب بالاتر هدایت می کند. قدم اول سر و سامان دادن به اوضاع خود و ساختن جسم، تفکر و اندیشه است و در این مسیر نباید هچگاه دست آویز نیروهای اهریمنی بشویم که بزرگترین ابزار نیروهای منفی ناامیدی است!امید داشتن به الله خود یک تفکر است. حرکتی را آغاز نمائید به سوی روشنائیها و ارزشها تا در این جهت مورد حمایت نیروهای مافوق الهی قرار بگیرید. انسان اگر در مسیر ضد ارزشها قرار بگیرید نیروهای منفی به کمک و یاریشان در کوتاه مدت خواهند آمد. درک این وادی بیرون آمدن از عمیق ترین چاه تاریکی، که در سرزمین ماهوت است ودنیای درون را به یک شهر سرسبز و آباد تبدیل می کند که در آن تمام هستی راه خود را بسوی نیروهای مافوق در بر دارد. حضرت ابراهیم به واسطه ایمان و توکل به قدرت مطلق از نعمت سرد شدن آتش برخوردار شد، چرا که رحمت خداوند بی انتهاست و لاجرم شامل حال تمامی بندگان خواهد بود. اگر امید آدمی تنها به قدرت مطلق باشد سرد شدن آتش که سهل است جهان و کائنات گلستان می شود. معجزه از درون پدیدار می شود، سفر به درون خویش، جادوی زندگی راخلق میکند و قلمرویی از آرامش و خوشبختی را مهیا می نماید. تاریک اندیشی، قفلی است که تنها با کلید روشن اندیشی باز می شود. اندیشه و تفکر حرکتی است که راه را نمایان می کند.فراموش نکنید حرکت نمودن با تفکر و انجام عمل سالم و اجرای قوانین الهی؛لازمه آن عشق و محبت است.
این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا
واژه ی صدا به معنای انعکاس صوت است وقتی که شما در کوهستان فریاد بزنید، انعکاس دارد اگر جهان را یک کوه بدانیم و اعمال ما را ندا، یعنی کوچکترین عمل ما، حتی نفس کشیدن، در این کوهستان عظیم انعکاس پیدا می کند یعنی به خود ما بر می گردد و این برای ما یک هشدار است اگر به این دانایی و آگاهی دست پیدا کنیم می توان به طرف ارزشها و نور حرکت کنیم، همین نکته را اگر از کوه بیاموزیم نقطه تفکری در مسیرمان پدیدار می شود، انسان گاهی در طول حیات در ناآگاهی دچار اعمالی می شود که از جهل و نادانی خود سرچشمه می گیرد.اکنون باید در جمع بسیار تفکر کنید آن وقت خواهید دید تمام هستی و کائنات تلاش می کنند تا ما را از تاریکی به سوی روشنایی هدایت کنند و با حقیقت، تفکر و عمل سالم که همانند نوری عظیم از دل کهکشانهای دانایی عبور کرده و از نقطه محبت به دریای ژرف بیکران وصل شده، به ما یاری می رسانند تا همانند ستارگان در آسمانها نور افشانی کنیم.ستاره جودی سایه ای تاریک بر سهیل افروخته است. پایان
تهیه وتنظیم: گروه کاوشگران کنگره نور
مورخ: 18 فروردین ماه 1402