بسم الله الرحمن الرحیم
حرکت و نقطه تحمل در انسان جاریست، چون صفت گذشته در انسان صادق نیست.
پیام: همه چیز در هستی، جاری و در حرکت می باشد و هیچ چیز در هستی و ماورای آن را نمی توانیم بیابیم که ثابت باشد و تغییر نکند، چون مسیر تکامل و مسیر زندگی؛ تغییر، تبدیل و در نهایت ترخیص است؛ از حلقه ای در آفرینش به حلقه ای دیگر از آفرینش، از آسمان به زمین و از زمین به آسمان و دوباره بالعکس، یا از آسمانی به آسمان دیگر و دوباره به زمین و یا زمینی دیگر و دوباره به آسمان و بالعکس! تا کجا؟ تا ناکجا آباد! که نمی توان با انگشت سبّابه و یا قطب نما آن را نشان داد. تا انتهای ابدیّت که خود، ابدیّت دیگری را در پی دارد و اگر دقیق بخواهیم بدانیم، تا انتهای اعداد! تا جایی که از آنجا انشعاب یافته ایم و دوباره حرکتی دیگر؛ چون ما همیشه با هستی هستیم، و با حرکت و نقطه تحملی دیگر می توان صفت گذشته را تغییر داد به دلیل جاری بودن انسان؟ اگر ما در بالاترین نقطۀ بهشت قرار داشته باشیم، هر گاه صفت نیک ما تبدیل به صفت زشت گردد، ما را از بهشت به طبقات زیرین جهنم فرو خواهد کشید و بلعکس. اما براستی برای چه؟ برای بودن، وجود داشتن، زندگی، حیات زیرا بزرگترین معجزۀ حیات، خود حیات است و تا زمانی که نفرت را ندانی، مفهوم عشق را لمس نخواهی کرد به عبارتی هر پایانی، ساعتی مشخص دارد که، از قبل اندازه گیری شده است. در جهان زمینی، ساعت؛ شامل سه بُعدِ فضا، مکان و زمان مشخصی است و هر چیزی که ساعتش برسد، هر سه بُعدِ فضا، مکان و زمانِ زمینی را از دست خواهد داد. کتاب محبت؛ وادی ششم.
فارغ از معنای عظیمی که پیام وادی ششم دارد، به این قسمت از پیام وادی ششم که میرسم ناخودآگاه به یاد گذشتهای میافتم که سالها بود که با آن درگیر بودم و اگر رحمت الهی شامل حالمان نمیشد، معلوم نبود تا به امروز چه سرنوشتی برای خودمان رقمزده بودم.
بله رحمت قدرت مطلق شامل حالمان شد و چون در این مسیر قرارگرفتیم سرشار از نور الهی و مجذوب این رحمت شدیم، ((بهراستی اگر جمعیت نور نبود ما الآن کجا بودیم)) بهدرستی رحمت خداوند بر ما باریده بود و واردجمعیت نور شدیم و با قدرت خدادادی اختیار حرکت به سمت نور را انتخاب کردیم و روزبهروز بهتر و بیشتر ارتقاء پیدا کردیم. ما بهعنوان مسافران جمعیت نور از سور چراغی دست کشیدیم و بهترین راه را انتخاب کردیم و با توجه به تمنای دل خود که همانا رهایی و رسیدن به خود بوده آموزشها را چراغ راه قراردادیم و قدم در راه گذاشتیم تا صفت گذشتهی خود را تغییر دهیم. وادی ششم به ما میگوید هر انسانی قادر است و میتواند هر صفتی را که با خود دارد تغییر دهد و دلیل آنهم جاری بودن انسان است مشروط به اینکه خود انسان بخواهد چرا که سرنوشت هر انسانی را خودش رقم میزند.
بله عزیزان؛ نور بر ما تابیدن گرفت و صوت و کلام ما را فراخواند که ای انسان تو چیزی نیستی مگر آنچه خودت تلاش میکنی تو اختیار کامل داری که چه چیزی را بشنوی و چه چیزی را نشنوی تو میتوانی صفات ناپسند خود را تغییر دهی تا به صلح و آرامش برسی و اما حس: حس مانند خداوند است و در تمامی هستی موجود و رؤیت ناپذیر است که اگر نباشد هستی برای ما قابلدرک نبود. بقول یکی مسافران در دوران مصرف مواد خود بود می گفت که! پدر بودن را درک نمیکردیم چون بر اثر مصرف مواد مخدر حسی در وجودمان بازنمانده بود و یاد آن روزی که یادمان رفته بود! پسر ششسالهام را باید از باشگاه به خانه می بردم و خودش حدود ۵ کیلومتر را پیاده رفته بود تا به خانه برسد و من مشغول مصرف بودم چرا که موتور راهاندازی عقل من (حس) خاموش بود و اما امروز که با شعف و خوشحالی بازی با فرزندانم را لذتبخشتر از هرزمانی درک میکنم به خاطر همان رحمت الهی و باز شدن حس است.
اما نکتهای که باید ما و امثال ما همیشه به آن توجه داشته باشیم همان جاری بودن انسان است که اگر ششدانگ حواسمان جمع نباشد ممکن است از نور فاصله بگیریم و بازهم اصوات را نشنویم و شاید بازهم حس، عقل را بکار نگیرد چراکه مطابق وادی ششم که میگوید حس ما اگر زشتی را جذب کند زشتی پخش میکند پس باید مواظب دریافتهای خود باشیم و همیشه تزکیه را مدنظر داشته باشیم. قسمتی از وادی ششم اشاره میکند که اولین قدم برای تزکیه تفکر سالم است و تفکر سالم ایمان سالم را پدید میآورد از ایمان سالم، عمل سالم و از عمل سالم، حس سالم و از حس سالم عقل سالم و از عقل سالم عشق سالم پدیدار میشود و آنگاه صفت گذشته تغییر خواهد کرد البته در این قسمت اشاره میشود که دو پله اصلی و اساسی در بالا بردن این پارامترها هستند و بهتدریج و آرامی جهشهایی به وجود میآورند و آنها چیزی نیستند مگر آموزشهای سالم و تجربه مفید.
اینجاست که اهمیت آموزشهای جمعیت نور خود را نشان میدهد که اگر این آموزشها نباشد بازهم صفت تغییر میکند و در جهت تاریکیها تغییر میکند و طولی نمیکشد که نور تبدیل به نار میشود به راستی که این وادی پر است از معنا و مفهوم که راه را بر هرکسی آسان میکن. و اما نقطه تحمل:
وقتی نیروی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا می شود. هر چیزی که در هستی وجود دارد، دارای نقطه تحملی می باشد و اگر از نقطه تحمل خودش عبور کند دچار دگرگونی می شود. انسان موجودی است که می تواند با اختیار و تمرین، نقطه تحمل خودش را تغییر بدهد که دامنه آن بسیار وسیع و کاملاً متفاوت می باشد. مثلاً برای بالا بردن نقطه تحمل، دو نکته ضروری است: الف؛ تکرار منظم موضوع مورد نظر ب؛ در نظر گرفتن و رعایت طول زمان یا گذشت زمان. برای درک این مطالب باید به وادی ششم مراجعه نمایید و وادی را کاملاً مطالعه بفرمائید. در آخر وادی از میثاق یا عهد پیمان سخن به میان آمده که برای مسافران سفر دوم می باشد و اجرای این مرحله به صورت داوطلبانه مربوط به اشخاصی است که قصد دارند حساب خود را بازنگری نمایند. شرایط مراسم میثاق در دو بخش است. الف؛ نوشتن سیاهه ب؛ درخواست از قدرت مطلق
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
تهیه و تنظیم: گروه کاوشگران جمعیت نور
مورخ: سوم آبان ماه 1400